به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"هفته پيش در مطلبي با عنوان «از مردم کراسي تا اشراف کراسي» با توجه به قرائن و شواهدي از جمله ثبت نام هاي خانوادگي که ملاک و معيار برتري در آن وراثت و شرف خوني (اشراف سالاري) است؛ نسبت به وقوع فتنه اي به مراتب بزرگتر از فتنه 88 هشدار داديم که قابل مقايسه با فتنه پيشين نيست. با توجه به اينکه اين فتنه احتمالي مورد گمانه زني هاي بسياري از تحليل گران قرار گرفته است و هر يک از سعي در شناخت ابعاد و زواياي مختلف آن هستند؛ ما نيز براساس همان نگاه مقايسه اي و مصداق يابي در تاريخ اسلام، بدنبال شناساندن اين فتنه که اصلي ترين شاخص آن «اشراف و اشرافگري» است؛ مي باشيم.
بطور مشخص در تاريخ صدر اسلام «اشراف و اشرافگري» - كه در ارتباط مستقيم با «اسلام حکومتي» است–سابقه تاريخي آن به زمان معاويه ابن ابوسفيان بر مي‌گردد – كه خواستگاه و مختصات انديشه اي آنان در مقابل حكومت اسلامي است. براساس مباني معرفتي اين جريان اشراف گراي مسلمان، اسلام ابزار و قدرت هدف اصلي است. حال آنکه در نقطه مقابل آن يعني حكومت اسلامي، حكومت ابزار واسلام هدف اصلي است، اقتضاي اسلام حكومتي التقاط، تحريف، انحصار ميراثي و استبداد گروهي و جرياني است اما اقتضاي حكومت اسلامي مردم خواهي، اصول گرايي، اجتهاد و پويائي و احيا تفكر و گفتمان ديني است.
حضرت علي عليه السلام در خطبه ها و سخنان خويش به کررات نسبت به خطر عظيم بني اميه مظهر اسلام حکومتي يا همان اشراف گرايي اشاره ها کرده اند. در ميان خطبه هاي آن حضرت، خطبه اي است که اول آن راجع به «فتنه خوارج» است – که مربوط به اواخر عمرشان مي باشد- که در آن مي فرمايند: «فانا فقات عين الفتنة» من بودم که چشم فتنه را در آوردم (مقصود داستان خوارج است) و در وسط کلام گريز مي زنند به بني اميه و مي فرمايند: «الا و ان اخوف الفتن عندي عليکم فتنه بني اميه فانها فتنه عمياء مظلمه» ولي فتنه و داستان خوارج آنقدر خطر بزرگي نيست، يعني بزرگ است اما از آن بزرگتر و خطرناکتر فتنه بني اميه است. درباره فتنه بني اميه، ايشان کلمات زيادي دارند. يکي از خصوصياتي که حضرت علي عليه السلام براي بني اميه ذکر مي کند اين است که مي گويند:« مساوات اسلامي به دست اينها بکلي پايمال خواهد شد و آنچه که اسلام آورده بود که مردم همه برابر يکديگر هستند ديگر در دوره بني اميه وجود نخواهد داشت، مردم تقسيم خواهند شد به آقا و بنده، و شما مردم بنده آنها در عمل خواهيد بود.» آن حضرت در کلامي ديگر در همين ارتباط چنين مي فرمايند:«حتي لا يکون انتصار احدکم منهم الا کانتصار العبد من ربه» که خلاصه اش اين است که برخورد شما با اينها شبيه برخورد يک بنده با آقا خواهد بود، آنها همه آقا خواهند بود و شما حکم برده و بنده را خواهيد داشت، که در اين زمينه مطلب خيلي زياد است.»
دومين خصوصيتي که در سخنان حضرت علي(ع) آمده است و بعدها رخ مي دهد ، حذف و ترور فيزيکي و شخصيتي اهل بصيرت(جريان مومن) بعد از ايشان است. تعبير حضرت چنين است:« عمت خطتها و خصت بليتها» اين بليه اي است که همه جا را مي گيرد ولي گرفتاريهايش اختصاص به يک طبقه معين پيدا مي کند. تعبير حضرت، تعبير بسيار عالي و خوبي است. اين طور مي فرمايند: «و اصاب البلاء من ابصر فيها و اخطا البلاء من عمي عنها» هر کس که بصيرتي داشته باشد، هر کس که فهم و درکي داشته باشد، اين بلا و فتنه او را مي گيرد، زيرا نمي خواهند آدم چيز فهمي وجود داشته باشد و تاريخ نشان مي دهد که بني اميه افراد اهل بصيرت را درست مثل مرغي که دانه ها را جمع کند، يک يک جمع مي کردند و سر به نيست مي نمودند، و چه جنايت هاي فجيعي در اين زمينه انجام دادند! سومين خصوصيت آنان هتک حرمتهاي الهي است؛ بعبارتي ديگر حرامي باقي نمي ماند مگر اينکه اينها مرتکب خواهند شد و عقد بسته اي از اسلام باقي نمي ماند جز اينکه باز مي کنند: «لا يدعوا ا... محرما الا استحلوه و لا عقدا الا حلوه» . چهارمين خصوصيت اينکه مساله به اينجا پايان نمي گيرد بلکه عملا با اسلام مخالفت مي کنند و براي اينکه مردم را واژگونه کنند اسلام را واژگونه مي کنند: «و لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا» اسلام را به تن مردم مي پوشانند اما آنچنان که پوستيني را وارونه بپوشانند. شما مي دانيد که خاصيت پوستين يعني گرم کردن و نيز زيبايي نقش و نگارهاي آن وقتي بروز مي کند که آن را درست بپوشند. اگر پوستين را وارونه بپوشند، يک ذره گرما ندارد و بعلاوه يک امر وحشتناکي مي شود که مورد تمسخر افراد قرار مي گيرد. (پايگاه اطلاع رساني حوزه).
اگر به خطبه ها و بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي امام خامنه اي از سال 88تا کنون بخوبي بنگريم؛ معظم له علاوه بر اينکه نسبت به کوچک بودن فتنه 88 و لزوم آمادگي براي فتنه بزرگتر هشدار داده بودند؛ در تمام اين سالها بطور خاص از حکومت اسلامي در چارچوب انديشه امام خميني(ره) دفاع نموده است و ضمن هشدار جدي نسبت به ظهور مجدد اشراف و اشراف گرايي، از التقاط(اسلام رحماني)، تحريف(امام و مکتب امام)، انحصار گروهي و جرياني( با حذف و ترور شخصيتي گسترده جريان مومن و انقلابي- اهل بصيرت)و... بصورت مکرر انتقاد، و از آن نهي جدي نموده است و همچنين با گشايش خط اصيل حزب اله، شخصا وارد احياي تفكر و گفتمان اسلام ناب محمدي(ص) شده اند. معظم له اخيرا و بطور خاص در درس خارج فقه دوشنبه 30/9/94 در شرح روايتي از اميرالمومنين (ع) که "اي مردم بدانيد هيچ شرافتي بالاتر از اسلام نيست" فرمودند:حضرت فرمود اسلام شرف است، قومت هرکه مي خواهد باشد، کيسه ات (اموالت) هرچقدر مي خواهد باشد، ديگر در جامعه اين آقا نمي تواند بگويد من آقازاده فلاني هستم اينها حرف مفت است! پژواک