به گزارش عدالت خواهان گلستان"آرمان":با نزدیکتر شدن به ایام انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی یکی از موضوعات بحث برانگیز در میان جزیانات و احزاب سیاسی مقوله وحدت می باشد. همه جریانات و احزاب سیای کشور با توجه به تجربه های موفقیت آمیز و شکست ها به این نتیجه رسیده اند که باید برای رسیدن به قدرت باید مقوله وحدت را جدی تر از سال های گذشته مورد توجه قرار دهند . جریان اصولگرایی کشور نیز با داشتن چنین تجربه ای در کسب قدرت و از دست دادن آن این روزها بیشتر به دنبال وحدت می باشد چه اینکه شاید مهمترین عامل شکست این جریان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 عامل تفرقه و عدم وحدت در بین کاندیداهای محترمی بود که حتی قبل از شروع انتخابات با سازوکاری که طرح کرده بودند حاضر به وحدت و کنار کشیدن به خاطر سایر دوستان نشدند. اگرچه بحث وحدت در میان اصولگرایان که مبتنی بر ارزش ها و وجود بزرگان در این جریان است باید بسیار سهل تر باشد.
اگرچه عامل وحدت می تواند علل مختلفی همچون وجود دشمن مشترک ، منافع مشترک و وحدت بر سر مناقب و ارزش ها است . اما امروزه باید مهمترین عامل وحدت در میان جریان اصولگرایی وجود جریان تجدیدنظرطلب باشد . اگرچه احزاب این جریان و افراد موثر در آن از اوایل انقلاب در راس قدرت و در چرخه قدرت حضور داشته اند ولی اتفاقات سال 88 که چهره واقعی این جریان را نشان داد که به دنبال براندازی نظام بوده اند و مقام معظم رهبری خاطر نشان فرمودند که این فتنه سابقه 10 ساله و 20 ساله دارد نشان می دهد این جریان از گذشته به دنبال این هدف بوده و مترصد فرصتی بوده است تا بتواند ضربه نهایی را وارد کند. اگرچه بعد از حماسه نهم دی ماه سال 88 این جریان به محاق رفته بود ولی بعدها با مشاهده قدرت انقلاب اسلامی در برخورد با این فتنه عمیق و پیچیده دوباره بازگشت به عرصه قدرت را در سر می پرورانند.اما بازگشت به عرصه قدرت نیازمند کسب مشروعیت دوباره این جریان در میان افکار عمومی است و برای این منظور و محک زدن خود با انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و با چراغ خاموش در انتخابات شرکت کردند و با وصل کردن خود به جریان اعتدال و سرپل قرار دادن روحانی سعی در بازسازی چهره خود نمودند. حضور تعداد زیادی از افراد این جریان در سمت های مختلف از وزارت و استانداری گرفته تا فرمانداری ها نشان می دهد که این جریان در پی کسب مجدد قدرت است و البته گاه از گفتن هدف اصلی خود نیز که همانا تضعیف جایگاه ولایت فقیه است نیز هیچ ابایی ندارد موضوعی که با عنوان شورای رهبری در چند هفته گذشته مطرح شده بود.
بازسازی چهره این جریان از طریق چند استراتژی مهم است .یکی از این استراتژی ها بزرگنمایی گسترده فساد در دولت گذشته و جریان اصورلگرایی به خصوص در شبکه های اجتماعی است که البته بررسی این فسادها که توسط قوه قضاییه نیز با آنها برخورد جدی می شود نشان می دهد که بیشتر این فسادها توسط افرادی رخ داده است که حاصل فکر همان جریان لیبرالیستی تجدیدنظرطلب می باشند.نکته بعدی پنهان شدن در پشت افرادی است که در میان افکار عمومی به دلیل سابقه انقلابی و یا منتسب بودن به بیت حضرت امام راحل دارای وجهه عمومی هستند. ثبت نام حداکثری در انتخابات به دلیل ایجاد اختلال در نظارت استصوابی شورای محترم نگهبان و ورود حداقلی افراد آنها در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی یکی دیگر از این دلایل می باشد تا بتواند این مشروعیت را اگرچه حداقلی در تریبون های مختلف نظام اعاده کنند.
جریان اصولگرایی باید بداند امروزه مقوله وحدت در مقابل جریانی است که در پی کسب قدرت در جهت براندازی نظام است. اصولگرایان باید دندان های با حقد و غضب گشوده شده بر علیه ولایت مطلقه فقیه را ببینند وگرنه فردای قیامت پاسخ گو خواهند بود.
جریانی که در سال 88 می گفت سکوت ما در اوایل انقلاب به دلیل ترس از حضرت امام ره بود الان باید صندلی را از زیر پای ولایت کشید تا با صورت به زمین بخورد دوباره درصدد کسب قدرت است. جریان اصولگرایی باید بداند جریانی که در سال 88 پرچم امام حسین(ع) را آتش زده است امروز مدافع بیت امام خمینی(ره) می باشد.جریان اصولگرایی باید بداند کسانی که در سال 88 شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر می دادند امروز در یک سخنرانی یک ساعته خود بیش از ده بار از لفظ «مقام معظم رهبری» استفاده می کنند و این یعنی فتنه پیچیده تر از فتنه سال 88. جریان اصولگرایی باید بداند در صورت کوتاهی کسانی که در سال 88 در خیابان های تهران به دنبال براندازی بودند این بار از طریق کرسی های مجلس شورای اسلامی بار دیگر همچون سال 88 به دنبال نوشانیدن جام زهر به ولایت فقیه می باشند.
این روزها جریان اصولگرایی باید برای ولایت فقیه و ارزش های دینی و اسلامی باید منیت ها و تفرقه ها را کنار زده و گوش به فرمان علمای بزرگ و بزرگان برای رسیدن به وحدت باشد.