.این آقایان که فکر می کنند دولت موظف به دادن یک جایگاه برای آنها می باشد در هفته های گذشته بصورت مستقیم یا غیر مستقیم مسئولان استان را تهدیدکرده اند که چنانچه به ما یک مسئولیت ندهید با نامه نگاری با تهران اعلام خواهیم کرد که استانداری با مسئولان ستاد دکتر روحانی هماهنگ نیست!
زمزمه های مربوط به برخی از انتصابات معاونان فرمانداران هم حکایت از این دارد که این تهدیدها تا حدودی کارگر بوده است. ما نمی دانیم این آقایان در انتخابات اخیر چه سهمی در رای مردم منطقه داشتند که الان خود را صاحب این رای ها می دانند!!!
آقایانی که برای رسیدن به مقام و پست اینچنین هلهله می کنند تا امروز برای انقلاب چه هزینه هایی را پرداخت کرده اند ؟
اصلا معیار انتصاب آقای استاندار برای انتصاب فرمانداران و یا معاون آنان چیست؟
آیا آقای استاندار در انتصاب فرمانداران و ... تقوا – تجربه – خداترسی – ولایتمداری – عدالت طلبی - سابقه گذشته – حسن شهرت – و ...را مد نظر قرار داده است ؟
آیا همانطوریکه برای خرید یک کیلو بادمجان برای مصرف منزل از مغازه بهترین ها را از بین فاسد ها سوا و خریداری میکنیم آیا در انتصاب فرمانداران و ...به اندازه همان خرید یک کیلو بادمجان حساسیت بخرج می دهیم آنهم در نظامی که برای آن بیش از 220هزار شهید – هزاران جانباز تقدیم شد و هزاران فرزند بی پدر و هزاران زن بی سرپرست شدند و ...؟
اگر آقای استاندار همانند مردم محروم و پابرهنه یعنی صاحبان اصلی انقلاب ،برای این نظام خون داده باشند می دانند که من چه میگویم !؟!
من وتو متهم هستیم نه دیگران !!حضرت امام در زمان اوج مبارزات ملت مسلمان ايران در موضوع حق نظارت مردم بر حكومت اظهار داشت : « هر فردي از افراد ملت حق دارد كه مستقيما در برابر سايرين زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده بدهد و در غيراينصورت اگر برخلاف وظايف اسلامي خود عمل كرده باشد ـ خود به خود ـ از مقام زمامداري معزول است . » (1 )
« همه و همه ملت موظفند كه نظارت كنند بر اين امور نظارت كنند اگر من يك پايم را كج گذاشتم ملت موظف است كه بگويند پايت را كج گذاشتي ... همه ملت موظفند به اينكه نظارت داشته باشند در همه كارهايي كه الان مربوط به اسلام است ... نبادا من يك وقت يك كلمه برخلاف مقررات اسلام بگويم اعتراض كنند بنويسند بگويند.» (2 )
بنيانگذار جمهوري اسلامي براساس تعاليم ديني و آموزه هاي اسلامي و با تاسي به سيره حكومتي پيامبراكرم (ص ) و اميرالمومنين (ع ) مردم را نه تنها مجاز كه موظف به نظارت بر امور و نصيحت زمامداران و انتقاد از آنها مي داند.
حضرت امام در كلامي ديگر نشانه انحراف از مسير درست را به مردم نشان مي دهد و وظيفه نظارتي آنها را متذكرشان مي شود :
« و آن روزي كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد انحراف از حيث قدرت طلبي و از حيث مال طلبي در كشور در وزيرها پيدا شد در رئيس جمهور پيدا شد آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم خودنمايي كرده از آن وقت بايد جلويش را بگيرند. رئيس جمهوري كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت خود مردم بايد جلويش را بگيرند... اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند جمهوري اسلامي را حفظ كنند دولت و مجلس و رئيس جمهور و اينها را حفظشان كنند يعني حفظ كنند از اينكه ـ خداي نخواسته ـ يك وقت قدمي از آن ور برندارند.»3
نه زمامداران از حيث عدالت و درستي نفساني و صحت رفتاري مصونيت دارند و نه مردم حق دارند نسبت به رفتار و منش مسئولان بي توجه باشند بلكه براي هدايت امور جامعه در مسير درست همواره بايد ناصح و خيرخواه خادمان خود باشند از نظارت و نصيحت و انتقاد دست برندارند.
متفكر شهيد آيت الله مطهري (قدس سره ) در كتاب ارزنده سيري در نهج البلاغه سلب حق حاكميت مردم توسط كليسا و برخي فيلسوفان اروپايي را يكي از عوامل دين گريزي معرفي مي كند : « ارباب كليسا و همچنين برخي فيلسوفان اروپايي نوعي پيوند تصنعي ميان اعتقاد به خدا از يك طرف و سلب حقوق سياسي و تثبيت حكومت هاي استبدادي از طرف ديگر برقرار كردند طبعا نوعي ارتباط مثبت ميان دموكراسي و حكومت مردم بر مردم و بي خدايي فرض شد . » 4
از نظر ايشان « همين كافي بود كه تشنگان آزادي و دموكراسي و حكومت را بر ضد كليسا بلكه بر ضد دين و خدا به طور كلي برانگيزد. » چرا كه در اين فلسفه ها مسئوليت در مقابل خداوند موجب سلب مسئوليت در مقابل مردم فرض شده است . آنچه در اين فلسفه ها ديده نمي شود اين است كه اعتقاد و ايمان به خداوند پشتوانه عدالت و حقوق مردم تلقي شود . » (همان ص 445 )
ايشان در نگاهي بنيادي پيرامون انتقاد مي نويسد : « انتقاد اصلاح و رفع عيوب است . اگر عيوب دستگاهي انتقاد نشود اميد اصلاح در آن نيست و اگر اصلاح نشد مانند پيكر بيماري كه بيماري اش معالجه نشود آن بيماري آن پيكر را از پا در خواهد آورد5
شهيد مظلوم آيت الله بهشتي (قدس سره ) مدير ارشد جمهوري اسلامي در مرحله تثبيت كسي كه قانون اساسي محصول مديريت هوشمندانه اوست پس از دعوت « ملت مبارز قيام كرده قهرمان » به اينكه حضورتان را براي هميشه در صحنه حفظ كنيد » براي اينكه تلقي نشود كه ملت تنها بايد در راه پيمائي ها حاضر شوند در موضوع نظارت مردم بر حكومت و زمامداران مي گويد : « در مورد نظارت بايد بگويم شرط و مرز ندارد. هر فرد بايد به آنچه در پيرامونش مي گذرد با دقت بنگرد و اگر چيزي به نظرش مي رسد بگويد افشاگري كند تذكر بدهد و براي اجرا به مقامات مسئول اطلاع بدهد. » آن متفكر دورانديش در ادامه سخنان خود با جداكردن نظارت از دخالت و پرهيز دادن از دخالت همگان در همه كارها كه منجر به « هرج و مرج » مي شود بر نظارت همگاني تاكيد و نتيجه نظارت و تذكر را چنين بيان مي كند : « باور كنيد اگر در جامعه اي عادت شد كه اگر كسي كارش را انجام نمي دهد پنج نفر ده نفر پانزده نفر به او بگويند چرا كارت را خوب انجام نمي دهي خيلي از مشكلات حل مي شود . » 6
واماجر ا مامردم باید فقط خون دل بخوریم و هر روز شاهد فربه ترشدن عده ای و گرسنه تر شدن عده ای دیگر و سست شدن بنیان نظام مقدس جمهوری اسلامی باشیم؟ یا اینکه می توان چاره ای اندیشید؟
ما معتقدیم توانمندی و قدرت نظام اسلامی آنقدر بالا هست که بتواند تمامی مشکلات ناشی از سوءاستفاده عدهای زیاده خواه و فرصت طلب را جبران کند. یکی از آن توانایی ها و ظرفیتها، به رسمیت شناختن مقوله ی نظارت مردم بر عملکرد مسئولین یا همان فریضه امر به معروف و نهی از منکر است بطوری که اصل هشتم قانون اساسی به این موضوع مهم اختصاص یافته، اما متأسفانه باید گفت این اصل مهم تا کنون به دلائل مختلف، مغفول مانده و جا دارد دلسوزان و مسئولین امر نسبت به این مسئله اساسی و تبیین قوانین و راهکارهای عملی و اجرایی این تکلیف بزرگ امت حزب الله و فرزندان حضرت روح الله قبل از هر چیز باید تکلیف خود را با شبکه های پیچیده فساد و مافیای قدرت و ثروت و به تعبیر مقام معظم رهبری، اژدهای هفت سری که دست و پای نظام و ولایت را بسته است و در عرصه جهانی و نیز در میدان داخلی باعث ضعف نظام و مانع تحقق عدالت اجتماعی شده است، یکسره کند.
پاورقي ها :1 ـ تبيان 45 صفحه702 2 ـ همان صفحه 712 3 ـ صحيفه امام ـ ج 16 صفحه 23 4 ـ مجموعه آثار ج 16 صفحه3 44 4 ـ يادداشت هاي استاد مطهري جلد 1 صفحه 274 6 ـ مباني نظري قانون اساسي صفحات 25 تا 29