چاپ صفحه

"فتنه اکبر" فرق علمدار را نشانه گرفته است

به گزارش عدالت خواهان گلستان"ولایت که همان حاکمیت خدای تعالی بر بندگان است ،مظاهری دارد که در یک رشته طولی و متصل هستند که نفی یکی موجب نفی همه آنهاست و کسانی هستند که خدا را می پذیرند اما پیامبر را نمی پذیرند،یا ایشان را می پذیرند ولی تن به ولایت علی علیه السلام نمی دهند و یا همین طور در یکی از ائمه دوازده گانه متوقف می شوند و سایرین را نمی پذیرند که در دین ما رد کردن یکی از این مظاهر حاکمیت الهی در واقع به منزله رد همه آنهاست و در انتها بعضی امام دوازدهم را می پذیرند اما حجت او را گردن نمی نهند و تبعیت از شخص ولی فقیه را نمی پذیرند،این ها نیز کافران به این نعمت بزرگ خدای متعال هستند که رد کننده ولی فقیه رد کننده اهل بیت و رد کننده آنها مشرک به خداوند بزرگ است.3

اما وقتی بحث کفران این نعمت عظیم مطرح می شود اشاره به داخل کشور است که خطر دشمن داخلی بیشتر از دشمن خارجی است و اگر بنا باشد اسلام و نظام اسلامی ضربه بخورد مطمئنا به دست خائنان داخلی خواهد بود که البته جز قشر عمامه به سر دنیا پرست و قدرت طلب کسی نمی تواند به اسلام ضربه بزند،گاهی با خود می گفتیم چطور می شود که می گویند زمان ظهور امام زمان علما جلوی حضرت می ایستند اما امروز در زمان ولی فقیه و زمانه تمرین اطاعت از ولی در زمان نائب امام زمان،می بینیم عده ای که خود را آیت الله می نامند نه تنها از ایشان تبعیت نمی کنند که رفتار و گفتارشان سخت در تعارض و تضاد با ولی فقیه است.
اگر امروز بحث نفوذ دشمن خارجی مطرح می شود ،در لایه زیرین و خطرناک تر از آن (که بستر آن نفوذ خارجی را فراهم می کند) موضوع نفوذ منافقان در حیاتی ترین سطوح و ارگان های این مملکت است که امروز بالاترین سطح آن با پروژه «علامه سازی» در فصل قدرت خیز انتخابات آغاز شده است تا آنکه با نفوذ در مجلس خبرگان کار ناتمام خود را در فتنه 88 تمام کنند.
وقتی سخن از منافق مطرح می شود یعنی کسی که حتی بسیاری از اوقات دم از ولی فقیه می زند اما عملش خلاف این ادعاست و او بر خلاف دشمن خارجی در پی خنجر زدن از پشت است، که این شخص پست ترین افراد است.
برای شناختن منافق باید نشانه ها را در اعمال او پیگیری کرد؛ به عنوان مثال «سلام» شعار مسلمین و نام خداست و به معنای طلب سلامت برای طرف مقابل و نشانه مسالمت با اوست،عرب هرگاه می خواست وارد خانه کسی شود برای اینکه طرف مقابل اطمینان پیدا کند که گزندی از او به ایشان نمی رسد سلام می کرد اما در ماجرای فتنه 88 کسی نامه بدون سلام و والسلام به ولی فقیه نوشت و این با توجه به توضیحات مذکور یعنی این شخص سلامت طرف مقابل را طلب نمی کند و نیت مسالمت ندارد بلکه در پی گزند رساندن و جنگ با اوست؛
این شخص همان کسی است که امروز با نیتی شوم از جانشین رهبر انقلاب سخن می گوید، کسی که دیروز با دم زدن از آتشفشان خشم مردم علیه نظام و رمز تقلب و فریب دادن مردم با این موضوع خسارات تلخ و جبران ناپذیری به این مردم زد و امروز باز با صف آرایی جدید در پی فتنه ای اکبر است؛در یک جمله باید گفت او که دیروز با حمله و هدف قراردادن نیروها و ارگانهای اصلی انقلاب به دنبال قطع کردن بازوی علمدار بود،امروز با پروژه نفوذ در خبرگان فرق علمدار را نشانه گرفته است.
 
..........................................................................
پینوشت:
1-تكاثر/8
2-الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا.مائده/3
3-امام صادق(عليه‏السلام) در روايت مقبوله عمر بن حنظله، مي‏فرمايد: «... مَنْ كَانَ مِنْكُم مِمَّنْ قَدْ رَوَي‏ حَديثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالنَا وَ حَرَامنَا وَ عَرَفَ اَحكَامَنَا فَليرضُوْا بِهِ حَكَماً فَاِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيكُمْ حَاكِماً فَاِذَا حَكَمَ بِحُكمِنَا فَلَمْ يقبَلْ مِنهُ فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُكْمِنَا وَ عَلَينَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَينَا كَالرَّادُّ عَلَي اللّهِ وَ هُوَ عَلَي حَدِّ الشِّركِ بِاللَّهِ»اصول كافي، دارالتعارف، 1401ق، ج 1، ص 67 ؛ محمد بن حسن عاملي، وسائل الشيعه، تهران: انتشارات اسلامي، ج 18، ص 98. ؛ «مردم بايد به كساني از شما (شيعيان) كه حديث و سخنان ما را روايت مي‏كنند و در حلال و حرام ما به دقت مي‏نگرند و احكام ما را به خوبي باز مي‏شناسند (عالم عادل)، مراجعه كنند و او را به عنوان حاكم بپذيرند. من چنين كسي را بر شما حاكم قرار دادم. پس هرگاه به حكم ما حكم كند و از او پذيرفته نشود، حكم خدا كوچك شمرده شده و بر ما رد شده است و آن كه ما را رد كند، خدا را رد كرده است و چنين چيزي در حد شرك به خداوند است»-آرمان