در گذر روزگاران سرد و گرم تركمن صحرا؛ در ايام پرتكاپوي صحراي تركمن؛ مي توان ريشه ي تاريخي اين قوم ساده دل را مشاهده نمود؛ تاريخي كه داراي ارزش هاي بسيار براي تركمن ها است؛ ارزش ها و افتخاراتي كه با خون و دل خوردن به دست آمده است و تداوم آن با عقل و منطق پايه ريزي مي شود.
گاهی اوقات تعصب كه به معناي كلمه از عصبيت كوركورانه سرچشمه مي گيرد در ميان تركمن ها مترادف با غيرت مي باشد؛ غيرتي كه برخواسته از عقل و دفاع منطقي از چيزي است؛ در حالي كه تعصب مانع از ديدن نقاط منفي است و در بيشتر موارد خشم در آن حكم مي راند و بس.
تعصب در تركمن صحرا بازمانده ي زندگي عشايري و صحراگردي و به عبارتي بهتر بازمانده ي طوايفي است كه در كنار هم زندگي مي كردند؛ تعصب در تركمن صحرا برتري و تقدس بي چون و چراي تركمن هاست؛ تحميلي است بر فرد از سمت اجتماع كه زيان آن متوجه افراد اجتماع مي شود؛ تعصب در تركمن صحرا برگرفته از حفظ خصوصيت قومي و قبيله اي و پايبندي به سنت هاست؛ هر چقدر احساس تعلق و تعهد نسبت به قوم و طايفه بيشتر باشد تعصب با پيش داوري قوي تر خواهد بود؛ در شرايط كنوني اجتماع تركمن ؛ گاهي اوقات رگه هايي از درگيري دو طايفه در روستاها به چشم مي خورد و حتي خبرهايي از درگيري ميان دو روستا به گوش مي رسد؛قوم گرايي افراطي و طايفه گرايي به حدي است كه گاهي اوقات كلماتي چون با فلان روستا وصلت نكنيدشنيده مي شود؛با آنها شراكت نكنيد؛با فلان طايفه رفت و آمد نكنيد؛و...
قوم گرايي و اختلاف ميان طوايف باعث طرد نكات مثبت طرف مقابل مي شود؛ زمینه های همدلی تركمن ها را از بین می برد ؛شايسته سالاري جاي خود را به طايفه سالاري مي دهد؛ فاصله ي طبقاتي بيشتر مي شود و فرهنگ ؛سياست و اقتصاد را به باتلاق خود فرو مي رود.
طايفه گرايي و تعصب بي جا به طايفه به حدي است كه مردم در انتخابات طايفه ي خود را مد نظر قرار مي دهند تا لياقت؛در اين ميان طوايفي كه جمعيت و افراد صاحب نفوذ و خويشان سببي و نسبي بيشتري داشته باشد موفق تر خواهد بود؛طايفه گرايي در سياست تركمن صحرا به حدي است كه حتي در چينش افراد نيز طايفه سخن اول و آخر را مي زند؛ طايفه گرايي در انتخابات تا جايي پيش رفته است كه افراد فعال تركمن گاهي اوقات در تريبون مطبوعاتي خود مي گويند تا طايفه ي فلان هست چرا به فلاني راي بدهيم! يا شنيده مي شود در ائتلاف ها افراد روشنفكر مي گويند اگر از طايفه ي ما كسي نباشد ما با شما نخواهيم بود! در اين شرايط در مطبوعات تركمن مي نويسيم منطقه ما آباد نيست و مردم از نمايندگان خود بلا استثناء مي نالند؛این نالش ها هم در شرایطی صورت می پذیرد که طايفه گرايي حتي به كوچكترين مسايل زندگي تركمن ها رخنه نموده است .
در غالب موارد تعصب جوانان تركمن به قوم و طايفه ي خود ستودني و قابل احترام است وليكن نه هر تعصبي؛ عشق به تركمن صحرا در قلب همه ي تركمن ها مي تپد وليكن ما در صحراي تركمن روستاها و طايفه هايي را مي بينيم كه به نزاع با ديگر روستاها و طايفه ها افتخار مي كنند و جوانان اينان با افتخار مي گويند پوز فلاني را به زمين زديم! وقتي نزاع رخ داده را ريشه يابي مي كنيم به دعواي كودكانه اي مي رسيم كه با عذرخواهي ساده جمع شدنی است اما تبديل به كينه اي بزرگ شده است؛يعني سطح پايين شعور اجتماعي و فرهنگي و عدم تسلط بر قانون.
جوانان تركمن به دليل خوي صحرا گردی پدرانشان جوانان متعصبي به مذهب ؛ قوميت و طايفه ي خود هستند وليكن نبايد بر سر كوچكترين مساله در باب مسايل ارزش آنها نزاع و درگيري رخ دهد؛ نبايد تعصب را با غيرت يكي دانست؛ مختومقلي شاعر بزرگ تركمن كه اشعار وي مجموعه اي از لهجه هاي تمام طوايف تركمن بود كه به اتحاد طوايف تركمن منجر گرديد بياييم كمي از مختومقلي درس بگيريم و مختومقلي را براي نامش نخواهيم؛ فعالان تركمن كه صحبت از فضاي باز سياسي در منطقه مي زنند كمي به اين مسايل نيز واكنش نشان دهند تا استعدادهاي تركمن صحرا در آتش تعصب دود نشوند.
آلتي نگ آغیزی آلا بولسه آغزينداقي ني آلديرار
ايكي نگ آغیزی بير بولسه آسمانداقي ني اينديرار - نویسنده : عبدالمناف آق اركاكلي
با تشکر از مطلب خوب دوست خوب مان عبدالمناف آق ارکاکلی در تکمیل فرمایشات ایشان ما هم خاطر نشان می کنیم هر چند در دو دهه اخیر ، علی الظاهر ورود بیشتر عناصر مدرنیته در جامعه ترکمن باعث کاهش تعصبات سنتی طایفه ای شده است . اما در مواقعی مانند انتخابات هنوز هم نمودهای بارز این تعصبات غیر منطقی را مشاهده می کنیم . این تعصبات در حدی است که در غالب موارد گفته می شود چنانچه طایفه بزرگی نداشته باشید برای کاندیداتوری در انتخابات خودتان را خسته نکنید !!!