به گزارش عدالت خواهان گلستان"اخیرا یکی از جوانان فعال سیاسی اصلاح طلب که با کلی ادعا ، جدیت زیادی در معرکه گردانی پر هیاهو و غوغاسالاری سیاسی و رسانه ای مانند برخی اسلاف و اساتید خود را دارد ، به صورت تلویحی یا تصریحی ، عمدی و یا سهوی به جایگاه والای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی توهین نموده است .
استفاده نابجا از یک واژه !
این فعال سیاسی در یکی از مطالب اخیرش که کاملا مشخص است با توجه به مدرک تحصیلی و ادعاهای گزاف وی ، در روالی غیر معمول و از روی بی منطقی تام نگارش یافته ، برای معرفی حضرت امام خمینی (ره) از عنوان « قاعد » استفاده نموده است .
با توجه به این که عبارت « قاعد » در فرهنگ فارسی معین به مفهوم « نشسته و یا کسی که از رفتن به جنگ خودداری کرده » معنا شده است ، بکار بردن این کلمه برای معرفی شخصیت والای معمار کبیر انقلاب اسلامی به نوعی توهین و یا جسارت محسوب می شود .
و در حالیکه تمام دنیا هنوز پس از قریب به 4 دهه پر افتخار ، شگفت زده و متحیّر از وقوع قیام مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری و زعامت امام خمینی (ره) هستند ، چطور شخصی با این همه مدعا در اشتباهی آشکار این چنین آن امام همام را به عنوان قاعد یعنی شخصی که نشسته و یا کسی که از مبارزه خودداری کرده ، معرفی نموده است .
تفاوت معنا و مفهوم " قاعد " با " قائد "
اگر چه کلمه « قاعد » در فرهنگ فارسی معین به « نشسته و یا کسی که از رفتن به جنگ خودداری کرده » معنا شده ولی کلمه « قائد » به مفهوم « زمامدار ، رهبر ، زعيم » معنا گردیده است .
با این حال ، قطعا آن مفهومی که می تواند برازنده شخصیت بی نظیر خمینی کبیر در وقوع قیام مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی باشد ، عبارت « قائد » است .
خداوند متعال نیز در آیه 95 سوره نساء می فرماید : " فضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا " ؛ ترجمه : " خداوند مجاهدان را بر نشستگان به اجر و ثوابي بزرگ برتري داده است . "
حال که تفاوت آشکار و محرز در معنا و مفهوم دو عبارت روشن گردید مشخص می شود که استفاده از عبارت « قاعد » به جای « قائد » برای شخصیت امام راحل (ره) ، به نوعی توهین به ساحت مقدس آن بنیانگذار کبیر انقلاب محسوب می شود .
سه وجه متصور برای این مساله
در یک بررسی ساده ، این جسارت صورت گرفته در نوشته اخیر این جوان جویای نام و پر مدعا بر سه وجه می تواند تعبیر شود .
یا نگارنده مطلب به معنا و مفهوم عبارت بکار رفته آشنا بوده و به عمد از آن استفاده کرده که جای بسی تامل و حتی رسیدگی و برخورد دارد و یا اینکه به اشتباه و از روی نا آگاهی و جهل به معنای آن عبارت رخ داده است که باز هم جای تعجب است . و در حالت سوم اینکه به صورت سهوی و با بی دقتی در تایپ و یا عدم ویرایش در زمان انتشار رخ داده که این مساله هم ، اگرچه در چنین مطلبی و از چنین نگارنده ای به سختی پذیرفتنی ، ولی در نهایت قابل اغماض است .
تعجب بر فرض صحت در حالت دوم از این جهت است که این فعال سیاسی معلوم نیست در کدام کلاس و با چه شرایط و کیفیتی درس خوانده و مدرک دکترا دریافت کرده و پای درس چه کسانی به عنوان استاد زانو زده که انگار هنوز با الفبای مسائل سیاسی و عبارات و مفاهیم اصلی علوم سیاسی آشنا نیست .
این فرد با همین وضع و علاقه بسیار زیادی که به دیده شدن دارد و پس از سالها بیکاری و مورد بی توجهی قرار گرفتن از سوی همه جریانات سیاسی فعال در استان و بخصوص اصلاح طلبان گلستان ؛ در سال جاری و به مدد برخی فعالیت های خاص ! ، اجازه تدریس در یکی از دانشگاه های گرگان را نیز دریافت نموده است .
توهم از نوعی دیگر !
در مثال دیگری همین فرد در مطلبی توهم گونه و با ادبیاتی کاملا بی منطق ، اتهامی بسیار عجیب و خنده دار را به یکی از مهمترین و شناخته شده ترین جریانات ارزشی و انقلابی استان انتساب می دهد .
وی در بخشی از یادداشت خود و در تخریب توهم آلود همین مجموعه استانی می گوید : " بی گمان ضد انقلاب که با پترو دلارهای سعودی و کارگردانی صهیونیست تغذیه می شوند به کمک آنها می آیند. "
لازم به ذکر است مساله دریافت پترو دلارها به برخی لیدرها و بزرگان گرایش سیاسی مورد علاقه همین نویسنده برمی گردد که گدایی عطا الله مهاجرانی از پادشاه سعودی و کمک های مالی خارجی به برخی سران فتنه در سال 88 و ... ، مصداق های خوبی از دریافت کننده های واقعی پترو دلارهای سعودی است .
البته موارد زیادی دیگری از این دست توهین و توهمات در نوشته های اخیر این فرد وجود دارد که با اندکی دقت و کنکاش می توان به راحتی لیست مفصل و طولانی از آنها را ردیف کرد که بدون هیچ توضیح و تفسیری خود گویای بسیاری از چیزهاست .
علی ایحال ، این قبیل توهم و توهین های محتوایی یا شکلی که گاها در مفاهیم و مضامین سیاسی - اجتماعی وجود دارد در طول سالهای پس از انقلاب همواره در ادبیات سیاسی و رسانه ای و در برخی سیاهه ها وجود داشته است ، که اگر جایی با حساسیت و واکنش روبرو می گردید به اصلاح آن امر منجر می شد و در غیر این صورت با تکرار و گاها تکثیر از سوی برخی عاملان روبرو بوده است .
در پایان امیدواریم در ماه ها و سالهای آتی شاهد رشد و توسعه ی دانش ، بینش و منش سیاسی در میان فعالین اجتماعی سیاسی گلستانی فارغ از هر گونه گرایش آنها باشیم تا در نهایت به فضایی تکامل یافته در سپهر سیاست استان منتج گردد ./گلستان ما