چاپ صفحه

جزئیات عتراف به قتل مرد میلیونر در شهر ساحلی

به گزارش عدالت خواهان گلستاناین جنایت عصر شنبه دوم آبان ماه در منطقه سادات شهر رامسر رخ داد و در جریان آن مرد سالخورده‌ای به کام مرگ رفت. اقدامات پلیس رامسر برای کشف راز این جنایت با پیدا شدن پیکر بی‌جان این مرد در دستور کار قرار گرفت. بنا بر این گزارش، یکی از ساکنان محل وقوع جنایت وقتی از غیبت ناگهانی همسایه خود نگران شد، احساس کرد باید حادثه ناگواری برای او رخ داده باشــــــد بنا بر این به در خانه او مراجعه کرد اما نتوانست خبری از مرد همسایه به دست آورد بنابراین پلیس را در جریان ماجرا قرار داد. مأموران پلیس منطقه سادات شهر بلافاصله در قالب اکیپی به این خانه مراجعه و تحقیق در این باره را آغاز کردند.
در تماس با صاحبخانه کسی پاسخگوی تلفن‌ها نبود بنا بر این مأموران تصمیم گرفتند تا برای بررسی وضعیت با گشودن در وارد آنجا شوند. لحظاتی بعد وقتی پلیس وارد خانه مرد پولدار شد با به هم‌ریختگی در اتاق هال و پذیرایی دریافت باید حادثه ناگواری رخ داده باشد بنابراین مأموران به تجسس در سایر اتاق‌ها پرداختند تا اینکه با پیکر بی‌جان مرد صاحبخانه در حالی روبه‌رو شدند که پس از مورد اصابت قرار گرفتن با کارد، پلاستیکی به دور سرش پیچانده شده و از پای در آمده بود.
بدین ترتیب با دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی رامسر جسد برای بررسی‌های دقیق‌تر درباره علت و زمان مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد. در همین راستا بررسی‌ها در محل وقوع جنایت حکایت از آن داشت که مرد سالخورده قربانی سرقت از خانه‌اش شده و عاملان جنایت با هدف دزدیدن اموال وی وارد آنجا شده ولی در جریان سرقت با مقاومت صاحبخانه روبه‌رو شده و او را به قتل رسانده‌اند. در همین حال مشخص شد که گوشی تلفن همراه وی نیز از سوی دزدان برده شده است، بنا براین تحقیقات ماهواره‌ای برای رد زنی گوشی در دستور کار قرار گرفت.
در همین راستا تحقیقات پلیس نشان می‌داد که قربانی جنایت مرد متمولی بوده و به تنهایی در خانه‌اش زندگی می‌کرد. از سوی دیگر او برای تردد در سطح شهر برای خودش راننده استخدام کرده و کار نظافت خانه‌اش هم توسط یک زن انجام می‌شد. با توجه به این یافته‌ها تجسس درباره هم کسانی که به این خانه رفت و آمد داشتند آغاز شد. تعداد زیادی از آشنایان و افرادی که به نوعی با این مرد ارتباط داشته و به خانه او رفت و آمد می‌کردند به‌عنوان مظنون بازداشت شدند و تحت تحقیق قرار گرفتند اما بی‌گناهی همه آنها برای پلیس محرز شده و همگی آزاد شدند. در حالی که تحقیقات پلیس با بن‌بست روبه‌رو شده بود ردزنی ماهواره‌ای گوشی تلفن همراه قربانی حادثه، سرنخ جدیدی در اختیار مأموران قرار داد. آنان دریافتند که از گوشی قربانی جنایت چند روز بعد از حادثه استفاده و تماس برقرار شده است. با توجه به این موضوع مالک خط تماس گیرنده شناسایی و بازداشت شد اما در جریان بررسی‌ها معلوم شد که او مدتی پیش خط را به دوستش داده و در ازای آن مواد مخدر دریافت کرده است.
وقتی تحقیق درباره این متهم آغاز شد، ‌پلیس متوجه شد او از محکومان زندان ساری است و مدتی قبل به بهانه رفتن به مرخصی از زندان خارج شده و دیگر مراجعه نکرده است.
بدین ترتیب پلیس مخفیگاه وی را شناسایی کرد  و آنجا را به‌صورت نامحسوس تحت نظر گرفت تا اینکه او را به محاصره در آورده و بازداشت کرد. با وجود اینکه مرد مرموز از فروشندگان مواد مخدر بوده و تحت تعقیب قرار داشت اما مدارک ارائه شده از سوی وی حکایت از آن داشت که او این گوشی را به فرد دیگری فروخته است. بدین ترتیب قاتل اصلی که از ساکنان منطقه بود و به خانه او رفت و آمد داشت شناسایی شد. وی که مردی شیشه‌ای به نام مرتضی بوده و تاکنون بخاطر جرائم مختلف 7 بار به زندان افتاده بود در عملیاتی غافلگیرانه دستگیرشد. وی در جریان بازجویی‌های ابتدایی پلیس منکر هر گونه اطلاعی از ماجرای قتل شد اما با ارائه دلایل و مستندات پلیس لب به اعتراف گشوده و قتل را به گردن گرفت. این مرد جنایتکار گفت: عصر با توجه به اینکه مقتول را می‌شناختم به خانه‌اش رفته و یک ظرف خرمالو برایش بردم. وی نیز در را باز کرد و خرمالو را به او داده و بیرون آمدم.
می دانستم در خانه تنها است. ناگهان به ذهنم خطور کرد که وی را خفت کرده و اموالش را سرقت کنم. به خاطر همین دوباره زنگ در را به صدا در آورده و وارد خانه‌اش شدم. او به استقبالم آمد. ناگهان با چوبی که در دست داشتم چندین ضربه به سرش وارد کردم. او روی زمین افتاد. پیکر بی‌حرکت او را به داخل اتاق انتقال دادم و دهانش را بسته و سرش را با نایلون محکم کردم. همچنین دست و پاهایش را نیز بسته و مقدار زیادی لحاف و تشک به رویش انداختم.سپس با سرقت یک تلفن همراه و یک دوربین هندی کم و رسیور خانه‌اش را ترک کرده و پا به فرار گذاشتم. موبایل سرقتی را به یکی از آشنایان دادم و سیم کارت آن را دور انداختم. ما بقی اموال را نیز به یک مالخر فروختم. با توجه به این اعترافات مرد مالخر نیز ردیابی و بازداشت شد. تحقیقات تکمیلی درباره جزئیات دیگر پرونده ادامه دارد.