چاپ صفحه

مسئولین را چه شده است؟! کی قرار است این ماجرا خاتمه یابد؟

روز جمعه در تاریخ ۴ / ۱۱/ ۹۲ جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار به همراه حجت الاسلام علیرضا جهانشاهی طلبه عدالتخواه سیرجانی و حجت الاسلام علی زاده طلبه عدالتخواه کلیبری و حجت الاسلام سید حمید مشتاقی نیا از طلاب عدالتخواه قم و سایر دوستان دیگر به ملاقات آقای علی خلیلی جانباز امر به معروف و نهی از منکر رفتند.

 

 طلبه جوان ۱۹ ساله‌ای که دو سال پیش در تاریخ ۲۵ تیر ماه سال ۱۳۹۰ در حین بازگشت از هیئت به همراه سه تن از دوستانش در جریان نهی از منکر عده ای از اراذل و اوباش که قصد دزدیدن دو دختر جوان را داشتند ، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در نهایت به وسیله ی یکی از آن اراذل به نام “احسان” از ناحیه شاهرگ گردن چاقو خورد.
 
 
علی خلیلی که به شدت دچار خونریزی شده بود به حالت اغما رفت و بسیاری از بیمارستان های تهران از پذیرش وی سر باز زدند. در نهایت به سختی در یکی از بیمارستان های خصوصی بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند
 
 
 در طول ۲ سال گذشته روند درمانی این طلبه جوان همچنان ادامه داشته و به موازات آن تلاش برای رسیدگی به پرونده قضایی او نیز همچنان در حال انجام بود که به هیچ نتیجه قابل قبول وشایسته ای نرسید.
 
 
ضارب این طلبه ناهی از منکر به غیر از دیه، تنها به دو سال حبس محکوم شد که حکم نیز اجرا نشده و خبر هایی می رسد که او بار دیگر نیز دست به اقدامات مشابهی زده است.
 
 
قصور عجیب دادگاه در محاکمه ضارب این بسیجی در حالی است که ریاست قوه قضائیه در همان ایام مدعی شده بود ایجاد ناامنی در جامعه با سلاح سرد نیز حکم محارب و اعدام را به دنبال دارد!! 
 
 
یکی از بستگان علی خلیلی با اعتراض به روند رسیدگی به این پرونده می گوید: خواسته ما صرفاً گرفتن دیه نیست بلکه می‌خواهیم بدانیم آیا مجازات جرم با اقدامی که علی به خاطرش این همه رنج و درد کشیده و هزینه های مادی و معنوی فراوان داده برابری می کند؟
اصلا قابل مقایسه است؟!
 
قوه ‌قضائیه باید پاسخ گو باشد که چرا چنین حکمی که هیچ قاطعیتی در آن وجود ندارد و احتمال تکرار جرم را ممکن می‌سازد، صادر کرده است؟
 
 
دو سال است که این طلبه انقلابی در بستر بیماری است و از درد فراوان جسمی و از جهتی بی تفاوتی مسئولان رنج می برد؛
 
 
وقتی دوستان او در شب مضروب شدن آقای علی خلیلی به هفده بیمارستان مراجعه کرده و هیچ کدام او را نمی پذیرند!
 
 
وقتی تا مدت ها هیچ کس به این طلبه جوان که به وظیفه شرعی و انقلابی خود عمل کرده ، هیچ توجهی نمی کند! و پس از فشار افکار عمومی و ورود رسانه ها و انجام یک تجمع عدالت خوانه با عنوان ” لبیک یا امیر” مسئولان تازه یادشان می افتد که باید سری تکان دهند!
 
 
 
 
وقتی هزینه های گزاف بیمارستان و هزینه های درمانی به روی دوش خانواده این طلبه عزیز سنگینی کرده و  به علت عدم پذیرش این طلبه مظلوم در بیمارستان های دولتی و تحمیل هزینه های گزاف مربوط به جراحی های مکرر، پدر وی مجبور به فروش خانه مسکونی خود می گردد!
 
 
وقتی برخی از مسئولان به جای پاسخگویی و مجازات اشد ضاربان، به توجیه به بی تفاوتی خود پرداخته و تحلیل های سطحی و مبتذل ارائه داده و در مسیر مداوا و حل مسئله درد آور علی خلیلی سنگ اندازی می کنند!
 
 
وقتی کسانی برای کمک کردن به خانواده این عزیز هزار بار منت را به آن ها تحمیل می کنند!
 
وقتی که مسئولانی همچون رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر به جانبازی این بسیجی با غیرت اذعان می کنند ولی هنوز پرونده وی برای ثبت در بنیاد شهید و امور ایثارگران در پیچ و خم های ناتمام اداری به سر می برد و به نتیجه نمی رسد!
 

وقتی که هیچ یک از مسئولان حوزه علیمه و یا نیروی مقاومت بسیج سراغی از این طلبه جانباز نمی گیرند!

 

دیگر چه می توان کرد؟!
 
 
هر چند با همه این ها شکر خدا روحیه علی خلیلی بسیار عالی است و با تمام این رنج ها و مشقّت ها که دو سالی است بخت جوانی اش را به تخت بیمارستان گره زده است اقدام خود در نجات دختران از دست اوباش را یک تکلیف دانسته و جز رضایت خدا دنبال دستاورد دیگری نیست.
 
 
و البته در این جا لازم است از زحمات و مساعدت های مسئول بیمارستان خصوصی عرفان تهران و دکتر وحید دستجردی(وزیر اسبق بهداشت) تشکر کنیم؛ اما به راستی حق این طلبه جوان این است؟!
 
 
آیا می دانید این طلبه همچنان در بدترین شرایط ممکن به سر برده و عوارض این ضربه جسمی تا مدت ها برای او مشکل زا خواهد بود؟
بخشی از روده علی به دلیل آسیب دیدن بافت‌های سلولی طی عمل جراحی قرار گرفته و برداشته شده است ، بخش‌هایی از ریه او نیز نیاز به پیوند دارد اما در حال حاضر به دلیل ثابت نبودن شرایط وی امکان عمل وجود ندارد، او قدرت تکلم نداشته و به کمک یک دستگاه به سختی صحبت می کند.
 
 
 کجایند مسئولان نسبتا عزیزی که مدتی آمدند و عکسی یادگاری گرفتند و رفتند!؟
 
 
واقعا به کجا داریم می رویم؟!
 
 
آن قدر دل خانواده و دوستان این طلبه عزیز از اوضاع او خون بود که ابتدائا فکر می کردند ما هم از مسئولینی هستیم که آمده ایم عکسی بگیریم و برویم، بعد که متوجه شدند این طور نیست درد و دل های خود را با ما در میان گذاشتند.
 
 
انشاالله بزودی فیلم این دیدار و سخنان دردمندانه عموی آقای خلیلی و یکی از دوستان طلبه ایشان که از روز اول در جریان قضایای مربوط به وی بوده است در سایت یاران خراسانی درج خواهد گردید
 
 
                                                        
 گزارش تصویری از ملاقات با علی خلیلی جانباز امر به معروف و نهی از منکر: