به گزارش"به نقل از سرویس سیاسی شیرازه، تعابیر عجیب و غریب و تفسیر به رای محمد شعله سعدی از قیام امام حسین(ع) در تازه ترین نشست اصلاح طلبان در شیراز بار دیگر خاطرات توهین این طیف سیاسی به انگیزه امام حسین از قیام و عزاداری برای سید الشهدا(ع) را در ذهن متبادر می کند.
در اقدامی تازه شعلهسعدی، پژوهشگر اندیشه و سیاست در جلسه ای با شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان شعبه فارس در شیراز گفت: «میگویند امام حسین(ع) انقلاب کرد و من چنین چیزی را باور ندارم به دلیل اینکه امام حسین(ع) اصلاً قصد انقلاب نداشته است و داشت از جایی که جانش را تهدید میکردند دور میشد اما به او اجازه ندادند و او نیز تسلیم نشد»!
شعلهسعدی با بیان اینکه متأسفانه در یک جامعه استبدادی زندگی میکنیم و فرهنگ چندین هزار ساله استبدادی در خونمان نهادینه شده است، گفت: ما در تعزیه امام حسین(ع) و عمرسعد نیز مونولوگ و گفتگوی یک طرفه داریم و یک طرف کامل حق است و طرف دیگر کامل باطل میباشد در حالی که در دیالوگ هردوطرف باید همسنگ باشند و ممکن است بخشی از حقیقت در نزدیک یک طرف و بخش دیگری از آن، نزد طرف مقابل باشد.
وی توسعه را نیازمند گفتگو با سنتها دانست و افزود: در سنت غرب و مسیحیت چیزی به نام اعتراف وجود دارد و هرکسی که بخواهد از جایی که ایستاده یک قدم جلو برود، باید به خطای خود اعتراف کند و در سنت اسلام هم چیزی به نام ستّاری داریم که متاسفانه در بعضی از ما به انحراف کشیده شده است.
شعلهسعدی گفت: زمانی که میخواهیم با سنتهای خود به گفتگو بنشینیم باید آنها را نه مهمل و نه مقدس بپنداریم تا بتوانیم با آن به گفتگو بنشینیم.
وی یکی از رویکردهای دیالوگ برای توسعه را تزریق ایدههای عاریهای دانست و گفت: نمونه آن در فرهنگ ما دکتر شریعتی است که با عاریه گرفتن رویکرد انقلابی مارکسیستی و تزریق آن به جامعه ایران، انقلاب را به انجام رساند هرچند که مخالفان او بگویند انقلاب یک مقولهای در فرهنگ شیعی است؛ به همان نشان که میگویند امام حسین(ع) انقلاب کرد و من چنین چیزی را باور ندارم به دلیل اینکه امام حسین(ع) اصلاً قصد انقلاب نداشته است و داشت از جایی که جانش را تهدید میکردند دور میشد اما به او اجازه ندادند و او نیز تسلیم نشد!
اظهارنظر جالب این فعال اصلاح طلب درباره علت قیام امام حسین در حالی است که وی کافی بود تنها با جستجوی اینترنتی به انگیزه قیام امام حسین(ع) پی ببرد چه برسد به این که در این مورد چند کتاب بخواند.
امام حسین(ع) در وصیت نامه خود چنین می فرماید:
«إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا و َلا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَسیر بِسیرَه ِجَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالِب»، یعنی:
«من از روی شرارت و مفسده و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم، من فقط برای اصلاح در امّت جدّم از وطن خروج کردم. قصد دارم به معروف امر کنم و از منکر بازدارم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل نمایم».
با این تعابیر می توان به راز سکوت و حمایت فکری و تئوریک هم مسلکان سیاسی آقای شعله سعدی از حادثه عاشورای سال 88 بهتر پی برد.