چاپ صفحه

جایگاه نظارت مردمی

به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان""امربه معروف و نهی از منکر تکلیف عمومی در جامعه اسلامی است و کوتاهی یا نا توانی دولت و دستگاه قضایی در بازرسی نظارت و مراقبت دولتی با احساس مسئولیت مردمی و نقد دولت و ارزیابی رفتار کارگزاران توسط مردم جبران میگردد.

اعتراضات مردمی نسبت به بد رفتاری و انحرافات مدیران و هشدارهای مومنین به آنان و بررسی عملکرد دولت توسط ملت و قدردانی دولت از انتقادات دلسوزان و تشویق آنان،در کم شدن تخلفات مدیران و سالم شدن رفتار دستگاههای دولتی موثر و مفید است و به افزایش نیکو کاری آنان کمک میکند،

امام علی (ع) کسی که حاکمان را بر درست کاری یاری و کمک نماید ستوده اند: رحم الله رجلا اعان سلطانه علی بره. خدا رحمت کند مردمی را که سلطانش را بر کار نیکش کمک نماید .

هر رئیسی به میزان قدرتش در کشور و استان و شهر و بخش و دهستان دارای درجه و رتبه ای از تسلط بر آدمیان است و باید به مردم خدمت کند و نیکو کار باشد و کمک مردم بر نیکو کاری آنان ابعاد مختلفی دارد و بررسی عملکرد آنان و یاری آنان در کارهای خوب و هشدار به آن به خاطر کارهای بد و زشتشان جلوه های از آن کمک است .

امیرالمومنین (ع) در نامه به مالک اشتر به نظارت طبیعی مردمی اشاره دارند: ثم اعلم یا مالک انی و جهتک الی بلاد قد جرت علیها دول قبلک من عدل و جورر و ان الناس ینظرون من امورک فی مثل ما کنت تنظرفیه من امور الولاه قبلک و یقولون فیک ما کنت تقول فیهم و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده. پس بدان ای مالک من تو را به شهرهایی فرستادم که پیش از تو حکمرانان دادرس و عادل،و ستمگر و ظالم در آنها بوده است و مردم در امور و کارهای تو همان نظر می کنند که تو به امور حکمرانان پیش از خود می نگری و درباره تو همان را می گویند که تو درباره آنان میگویی و به سخنانی که خداوند بر زبان بندگانش جاری می فرماید میتوان به نیکوکاران پی برد و صالحین را شناخت مطابق این جمله از نامه ما لک اشتر مردم بر رفتار حکمرانان نظارت می کنند و بر اساس آن داوری و قضاوت می نمایند و معیار صلاحیت مدیران داوری بندگان خداست و به آنچه بر زبان بندگان خدا جاری گردد بر مدیران استدلال می گردد ذکر جمیل بندگان خدا ،نه حزب و باند و جناح یا اراذل و اوباش از یک مدیر میتواند دلیل نیکو کاری او باشد.

در حدیث دیگر امام علی (ع) می فرمایند: کما تکونون یولی علیکم. همانطور که می باشید بر شما حکومت می شود یعنی اگر مردم راست و درست باشند و برای به حکومت رسیدن خوبان تلاش کنند و سپس به کار آنان نظارت نمایند و عملکرد آنان را بررسی و در قبال کار های خوب و بد آنان عکس العمل مناسب نشان دهند وضعیت حکومت زیبا خواهد بود. امام علی (ع) در رهنمود دیگر فرموده اند : لا یحضرن احدکم رجلا یضربه سلطان جائر ظلما و عدوتا اذا لم ینصره لان نصرته عل المومن فریضه واجبه اذا حضره . نباید هیچیک از شما حاضر باشد صحنه ای را که سلطان ستمگر از روی ظلم وعد وان مردی را می زند و او را یاری ننماید زیرا یاری ستمدیده بر مومن ،زمانی که در صحنه حاضر باشد تکلیف و واجب است مطابق این رهنمود علوی نباید بر ظلم وعد وان حکمرانان و مدیران نسبت به مردم ساکت ماند هر کس در هر اداره و مرکز و دستگاهی ،ظلم و ستمی را می بیند واجب است اعتراض نماید و بر مومنی که مورد ظلم قرار گرفته کمک نماید و بی تفاوتی در قبال بد رفتاری مدیران روا نیست.

امیرالمومنین (ع) یک فرمان الهی رسول خدا را در حدیثی آورده اند : امرنا رسول الله (ص) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفره . پیامبر خدا به ما امر کرد که با گناهکاران ،با روهای گرفته و سیمای اعتراضی و انتقادی بر خورد کنیم امام علی (ع) خود نیز به اصحاب فرموده اند : ادنی الانکاران تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفره . کمترین درجه انکار و نهی از منکر این است با گناهکاران با روهای گرفته بر خود نمایی این دو روایت را که مرحوم شیخ حر عامل در باب ((و جوب اظهار الکراهه للمنکر و الاعراض عن فاعله ،آورده است ،ضرورت مبارزه با گناهکاران را روشن می کند گناهکاران از توده مردم باشند یا از حکمرانان و مدیران ! چون گناهان مدیران پیامد های زیانبار زیادی دارد و گناه کوچک برای آنان نیست بلکه هر گناهی از آنان سر بزند به دلیل جایگاهی که دارند و پیامد های آن بزرگ است بنا بر این انکار کارهای زشت آنان و نگاههای تند و خشن به آنان و روی بر گرداندن از آنان ،عمل به کمترین مرتبه نهی از منکر است و البته مراتب دیگر که نهی زبانی و عملی است ارزش زیادی دارد.

امام علی (ع) در نامه ای که مالک اشتر را به استانداری مصر نصب کردند در ستایش مردم مصر نوشتند:من عبد الله علی امیرالمومنین الی القوم الذین غضبوالله حین عصی فی ارضه و ذهب بحقه . ازینده خدا علی امیرالمومنین به سوی گروه و قومی که برای خدا به خشم آمدند و هنگامی که در زمین او معصیت و نافرمانی شد و حق او برده شد و خدا را نا فرمانی کردند.