چاپ صفحه

سه دهه تناقضات رفتاری و گفتاری اکبر هاشمی رفسنجانی/ كدام هاشمي را باید باور كنيم!؟

به گزارش عدالت خواهان گلستان"هاشمي رفسنجاني همواره يكي از نزديكان حضرت امام خميني(ره) و از مديران اين انقلاب به شمار مي‌رفته كه شرايط دوران رياست جمهوري ايشان هنوز در اذهان باقي مانده، اما اظهار نظرها و مواضع اخير اين شخصيت سياسي كشور تعجب همگان را برانگيخته است. در اين نوشتار سعي شده مقايسه‌اي از مواضع ايشان در زمان رياست جمهوري و زمان حال در مورد رويكرد‌هاي سياست خارجي و سياست داخلي صورت گيرد.

بر اين اساس در مورد رويكرد سياست خارجي، دو موضوع مساله فلسطين و موضوع سوريه و محور مقاومت و در مورد رويكرد سياست داخلي مواضع و رويكرد ايشان در مورد رسانه‌ها، احترام به رأي مردم و مساله برخورد ضد انقلاب مورد بررسي قرار گرفته است.

سال 1368 يادآور حادثه تلخ درگذشت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران است. در همين سال با انجام بازنگري در قانون اساسي كه به فرمان حضرت امام آغاز شده بود و پس از رحلت ايشان تصويب شد، پست نخست وزيري حذف و سكان اجرايي كشور به رئيس جمهور سپرده شد. در انتخابات رياست جمهوري 6 مرداد 1368 آقاي هاشمي رفسنجاني با كسب آراي بالا به عنوان رئيس جمهور انتخاب و سكان مديريت اجرايي كشور را براي دو دوره در دست گرفت. ايشان شخصيتي شناخته شده براي مردم بود و از پيش از پيروزي انقلاب يكي از نزديكان حضرت امام خميني از مديران انقلاب اسلامي ايران به شمار مي‌رفت.

روش اداره دولت در زمان آقاي هاشمي چهره‌اي خاص به خود گرفت كه به دوران سازندگي مشهور است. در اين دوره رويكرد‌هاي خاصي از جانب ايشان در مسائل مختلف اقتصادي، اجتماعي و سياسي اتخاذ شد به طوري كه نتايج و شرايط آن دوران در حافظه سياسي ايران به طور كامل نقش بسته است. بسیاری بر این باورند كه رويكرد‌هاي اتخاذ شده، از تفكر وي و همفكري مشاورانشان سرچشمه مي‌گرفت. اما در سال‌هاي اخير اظهار نظرات و نقل قول‌هاي صورت گرفته از جانب آقاي هاشمي بار‌ها باعث شگفتي و جنجال در فضاي رسانه‌اي و بين سياست مداران در كشور شده است. علت اين امر چيزي جز اين نيست كه افراد با مراجعه به حافظه تاريخي خود، به سرعت تناقض را در مي‌يابند. به ويژه آن‌كه اين تناقضات را از زبان يكي از اصلي‌ترين مسؤولان جمهوري اسلامي ايران در گذشته و حال مي‌شنوند.

اكنون به برخي از رويكرد‌هاي آقاي هاشمي در دوره رياست جمهوري وي اشاره مي‌كنيم كه در سال‌هاي اخير مواضعي خلاف آن را از زبان ايشان شنيده‌ايم. البته شايان ذكر است كه برخي از تفكرات وي به ويژه در ابعاد اجتماعي و اقتصادي در طول زمان سير نسبتا ثابتي را پيموده‌اند اما در مسايل مرتبط به سياست داخلي و خارجي جاي حرف وجود دارد.

رويكرد‌هاي سياست خارجي

الف- مساله فلسطين: آقاي هاشمي رفسنجاني نه تنها در دوران مسؤوليت در جمهوري اسلامي بلكه سال‌ها پيش از آن با مساله آرمان فلسطين در ارتباط بود. وي كتابي گرانقدر با عنوان «سرگذشت فلسطين» دارد كه در جهان اسلام شناخته شده است. آقاي هاشمي در اين اثر از بعد تاريخي به مساله فلسطين و شكل‌گيري رژيم صهيونيستي پرداخته‌ است.

سخنان آقاي هاشمي در رابطه با مساله فلسطين در چند نوبت جنجال ساز شد. برداشتي كه از جمله وي در ايام تبليغات انتخاباتي مبني بر اين‌كه «ما با اسراييل سر جنگ نداريم» مي‌شود، مي‌تواند اين باشد كه اگر جنگي نباشد مي‌تواند پاي صلح به ميان آيد كه هضم اين مطلب براي فضاي سياسي كشور بسيار سنگين بود. در مصاحبه‌اي ديگر وي بار‌ها عنوان كشور را بر اسرائيل اطلاق كردند كه اين نكته نيز كاملا بر خلاف رويكرد‌هاي گذشته بوده. به ويژه آن‌كه همه مي‌دانند آقاي هاشمي تا چه حد بر غاصبانه و جعلي‌بودن نظام رژيم صهيونيستي اشراف دارد.

ب- موضوع سوريه و محور مقاومت: در طول دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي، جمهوري اسلامي ايران همواره حامي محور مقاومت بود. در آن زمان حزب ا... لبنان و گروه‌هاي مقاومت فلسطيني به كمك‌هاي ايران تكيه داشتند و روابط ايران و جمهوري عربي سوريه در بالا‌ترين سطح ممكن بود. در‌ همان زمان نيز نظام حافظ اسد، رئيس جمهور سوريه، در داخل كشور خود با صداهاي مخالفي روبرو بود كه بيش‌تر از تحركات اخوان المسلمين نشأت مي‌گرفت. اين تحركات در آن دوران سركوب مي‌شد بدون اين‌كه كوچك‌ترين خللي در روابط ايران و سوريه به وجود آيد؛ زيرا سوريه در گذشته و حال در مقابل خطرناك‌ترين دشمن جهان اسلام قرار گرفته است.

اما سخنان وي در سال‌هاي اخير درباره سوريه به شدت موجب حيرت علاقمندان به انقلاب شد زيرا اثري جز تخريب محور مقاومت و آب به آسياب دشمن ريختن نداشت. وي بدون اشاره به حمايت تمام قد جهان غرب، اسرائيل و كشورهاي عربي از تروريست‌ها كه خود را مجاهد مي‌خوانند، از نظام سوريه انتقاد كرد و آن را سركوبگر و داراي سرنوشتي مشابه صدام توصيف نمود.

رويكرد‌هاي سياست داخلي:

الف- روزنامه‌ها و مطبوعات: در طول دوران 8 ساله سازندگي، تحمل دولت براي شنيدن صداهاي مخالف از مطبوعات چندان زياد نبود؛ به طوري كه از آن دوران گزارش‌هاي متعددي در‌باره بسته‌شدن روزنامه‌ها و نشريات و همچنين دستگيري روزنامه‌نگاران و قطع كمك به روزنامه‌هاي منتقد وجود دارد.

اما ايشان در سال‌هاي اخير انتقادهاي صريح و البته در چارچوب قانون را برخاسته از طبيعت دوران جواني خواند و با اشاره به الزام وجود اين صراحت براي هوشيار ساختن مسؤولان تصريح كرد: اگر به مردم و جوانان ميدان و فضا براي انتقاد سالم و فعاليت داده نشود، اين انتقادات خاموش نخواهد شد و چه بسا به محفل‌هاي خانگي و زيرزميني كشيده شود. اين اظهار نظر نيز مطابق انتظار با واكنش كساني مواجه شد كه دوران سازندگي را خوب به خاطر دارند.

ب- احترام به رأي مردم: آقاي هاشمي در انتخابات‌هاي مختلفي از جمله مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، رياست جمهوري ادوار مختلف شركت كرده‌ كه در بيش‌تر آن‌ها موفق به جلب آراي مردم و رسيدن به يك جايگاه انتخاباتي شده‌ است. همين نفس حضور در تعداد زيادي از انتخابات‌هاي برگزار شده در جمهوري اسلامي و حضور در مناصب مختلف نشان دهنده اين مطلب است كه وي در هر حال قانون انتخابات را قبول داشته و بر اساس آن در بيش‌تر آن‌ها پيروز شده‌ است.

اما در مورد انتخابات‌ رياست جمهوري در سال‌هاي 1384 و 1388 شرايط به گونه‌اي ديگر بود. وي كه در انتخابات سال 1384 در دوره دوم مقابل دكتر احمدي‌نژاد شكست خورد، هيچ‌گاه حاضر به تبريك گفتن و حتي پذيرش تلويحي شكست بر اساس راي مردم نشد. همچنين در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 كه با ساز و كار كاملا مشابه برگزار مي‌شد، ‫از همان ابتدا وارد گود شده و درباره انتخابات مواضع تامل برانگيزي ابراز نمود‬‎. البته در سال 1392 وضع به گونه‌اي ديگر بود و وي كه از نتيجه انتخابات راضي به نظر مي‌رسيد، به هيچ وجه از روند انتخابات اعلام نارضايتي نكرد. به نظر مي‌رسد اين تناقضات رفتاري بيش‌تر سياسي بود.

ج- مساله برخورد ضد انقلاب: آقاي هاشمي در طول 8 سال رياست جمهوري به شدت با ضد انقلاب برخورد كرد و همواره خاري در چشم آنان بود. ايشان بار‌ها هدف ترور شخصيتي و توهين‌هاي افراد شناسنامه دار ضد انقلاب قرار مي‌گرفت ولي در مواضع خود نسبت به آنان هيچ‌گاه دست به تسامح نزد. اما در سال‌هاي اخير بسياري از مواضع وي با استقبال گسترده دشمنان قسم خورده انقلاب مواجه شده است. اين در حالي است كه اين موضوع باعث نشده آقاي هاشمي موضع خود را با قاطعيت اصلاح يا نسبت به ضد انقلاب جبهه‌گيري كند. حتي در مواردي تشويق مردم براي رأي ‌دادن به ايشان از سوي خارج نشينان موجب شگفتي شده است.

در مجموع بايد گفت كه ملت ايران توقعات خاصي از خواص جامعه و انقلاب اسلامي و نخبگان و بزرگان آن دارند كه تغيير موضع آن‌ها نگراني‌هايي را براي مردم به وجود مي‌آورد. در هرصورت ملت ايران پاي انقلاب خود ايستاده و مي‌داند كه «تمسك به گذشته افراد، هنگامي قابل قبول است كه حال فعلي آنان در مقابل گذشته ايشان قرار نداشته باشد، اما اگر چنين شد، گذشته افراد، ديگر نمي‌تواند معيار و ملاك باشد.»