چاپ صفحه

ایجاد حصار بدور شهردار گرگان پس از طرح سوال !!!

به گزارش عدالت خواهان گلستان"این روزها پیچیده تر شدن صحنه مواجهه اعضای شورای شهر گرگان با حسين صادقلو شهردار گرگان و چند وجهی شدن تعارضات آنان تحلیل و ارزیابی دقیق این صحنه را سخت تر نموده و حقیقت مانند گوهری گم شده در میان این هیاهوست که چه کسی راست می گوید .

این نوشته فارغ از اینکه بخواهد به دنبال کنکاش در دیدگاه و نظرات منتقدین و یا حامیان شهردار و یا مردم و کارشناسان باشد ، در پی بیان انتظاری بود که از یک شهردار کارکشته و با سابقه می رفت.

 

چه اینکه مانع " بازنشسته بودن صادقلو برای انتصاب وی " ، گواه این موضوع بود که وی دوران 30 ساله خدمتی و مدیریتی خود را پشت سر گذاشته و کوله باری از تجارب ارزشمند گوناگون را بر دوش دارد و امروز شایسته بود فارغ از هر گونه شعار " زنده باد و مرده باد " به خدمت بپردازد.

 

اگر چه خدمت صادقانه و بی منت به مردم و آبادانی شهر ، هزاران زنده باد برای چنان مدیرانی به ارمغان و یادگار می گذارد.

 

وقتی حسین صادقلو در 6 بهمن سال 92 از سوی وزارت کشور به عنوان شهردار گرگان منصوب شد باید نیک در می یافت که در میان جمع 13 نفره شورای شهر گرگان ، 6 نفر مخالفانی وجود دارند که در روز رای گیری برای انتخاب شهردار به وی رای نداده اند .

 

داشتن 7 رای از میان 13 عضو شورای شهر گرگان ، نکته ای بود که هر کس دیگری هم که شهردار گرگان می شد را بر آن وا می داشت تا در گذر زمان از تعداد مخالفان خود کاسته و بر جمع حامیان خود بیفزاید .

 

البته ناگفته نماند ( و دیگر همه مردم شهر هم نیک می دانند ) که خریداری تعدادی خودروی خارجی (jac) توسط شهرداری و واگذاری آنها به اعضای شورای شهر گرگان را باید در همین راستا ارزیابی نمود ، ولی مواجهات جک سواران شورا نشان داد که مسائل عمیق تری وجود دارد که با واگذاری یک خودرو مرتفع نمی شود .

 

علی ایحال ، در طول یکسال شهرداری صادقلو بر شهر گرگان ، مسائل و اتفاقات زیادی پیرامون شورای شهر و شهردار گرگان رقم خورد ولی در روزهای منتهی به انتخابات سال دوم هیئت رئیسه شورا جنس حرف ها و اظهار نظرها اندکی متفاوت بود و بخصوص پس از مشخص شدن ترکیب هئیت رئیسه سال دوم در 12 شهریور 93 ، شاهد تند و رادیکال شدن فضاها بودیم .

 

ایجاد حصار بدور شهردار پس از طرح سوال

 

پس از انتخابات هیئت رئیسه و به دنبال برخی کنش ها و واکنش های جدید ، تعداد مخالفان آرام اولیه شهردار گرگان از عدد 6 به تعداد 9 مخالف سرسخت و جدی رسید و تعداد اندک حامیان شهردار با گاردی بسته ، دور وی حصاری برای کنترل برقراری روابط با وی و حراست از تجربه کاری صادقلو ایجاد نمودند .

 

گویا دیگر برای مخالفان و یا منتقدین راهی برای رویارویی و گفتگو با شهردار در فضایی مناسب و معمولی فراهم نبود و همه چیز از مسیرهایی مشخص و کانالیزه به شهردار می رسید .

 

موضوع طرح سوال منتقدین از شهردار گرگان نقطه عطفی در میان مواجهات منتقدین و حامیان با حسین صادقلو بود .

 

در حالی که منطقی و محترمانه این بود که پس از اعلام وصول سوالات ، جلسه ای برای ارزیابی و پاسخگویی به سوالات چه علنی و یا غیر علنی برگزار شود و شهردار گرگان به اندازه وسع و نیاز به ارائه توضیح بپردازد .

 

فارغ از اینکه 19 سوال پرسیده شده چه بود ؟ تا چه حدی به صادقلو مرتبط بود ؟ تا چه اندازه به رویا پردازی شباهت داشت ؟ اصلا آیا نیازی به پاسخ مشخصی داشت یا نه ؟ ؛ بی توجهی به منتقدین از سوی شهردار و حامیان وی بر شعله های آتش افروخته شده دمید .

 

و اما شهردار ،

 

در حالیکه فضای روانی و گفتمانی عموم مردم در سطح شهر به طور نسبی از رضایت و حمایت از شهردار گرگان حکایت دارد ولی متاسفانه حسین صادقلو علیرغم انتظارات بسیار بالا از وی نتوانست شیوه و منطق مناسبی را در مواجهه با منتقدین و یا مخالفان خود حتی در سطح شورا اتخاذ کند .

 

حداقل مواجهه منطقی مورد انتظار این بود که شهردار در فضایی آرام و دوستانه و در جلسه ای غیر از جلسات علنی و غیر علنی شورای شهر ،  در یک یا چند نوبت با منتقدین خود بنشیند و ضمن احترام به آنان تا حدودی در پاسخگویی و اقناع آنان بکوشد .

 

از اینجاست که زمزمه هایی مبنی بر وجود داشتن ریگ هایی در کفش های شهردار گرگان بگوش می رسد و اگر چه باورش سخت است ولی کم کم باید پذیرفت که ریگ هایی در کفش های شهردار گرگان وجود دارد .

 

ریگی از جنس مردم

 

به وجود آوردن نظم و ثبات اداری در مجموعه شهرداری گرگان با صرف اندکی چاشنی سخت گیری و تحکّم اقدامی بسیار ارزشمند بود که باید از آن تجلیل شود ولی توسعه همین رویه در برخورد با مردم و عموم مراجعین به شهرداری به همان نسبت ناپسند و ناصواب است و این مساله همچنان مانند ریگی در کفش های شهردار است که مردم پس از 36 از پیروزی انقلاب اسلامی ، شهرداری مردمی ، خوش اخلاق ، صبور و ... می خواهند که هر چند کار و مشکل شان را چاره نکند ولی قلب های آنان را راضی نگهدارد .

 

شاید بشود روی این مساله از این جهت خاص بسیار مانور داد ، زیرا به طور طبیعی بخش عمده ای از مراجعین به شهرداری به دلیل جنس مناسبات ( از قبیل پرداخت عوارض ، مالیات و ... ) ناراضی هستند و این مساله هم می تواند مزید بر علت می شود و به یک باره موجی به راه بیندازد .

 

ریگی از جنس شورا

 

محدود شدن شهردار گرگان به ارتباط ، مشورت و هم فکری با 4 عضو از شورایی 13 نفره ، ریگی بزرگ در کفش شهردار گرگان است که شاید تصور وجود چنین ریگی در یک کفش غیر قابل تحمل باشد .

 

هر چند دلایل و بهانه هایی موجه و ناموجه برای توجیه این مساله وجود داشته باشد ، نکاتی مانند : درخواست های شخصی برخی اعضای شورا ، منافع گروهی برخی از اعضای شورا ، قربانی کردن منافع مردم ، وارد شدن خسارت به شهرداری و بیت المال ، سیاسی بودن برخی مناسبات و ... .

 

که صادقلو در مواجهه ای صادقانه و بر مبنای قانون و حقیقت می توانست در رویارویی با هر یک از این دلایل یا بهانه ها ، توپ را به زمین افراد مساله دار بفرستد و با زیرکی آنها را در مقابل افکار عمومی و مردم قرار دهد ، نه اینکه فرار به جلو کند تا مواجه نشود .

 

ریگی از جنس سیاست

 

در حالی که شهردار گرگان بارها بر عمرانی بودن خود تاکید داشت و حتی به فرهنگی نبودن خود هم به روشنی اذعان می کرد ولی سیاسی بودنش هیچ گاه محل حرف و بحث نبود .

 

اما با در پیش بودن انتخابات مجلس در اسفند 94 ، چند وقتی است که چهره های شناسنامه دار سیاسی و گاها افراطی اش با واسطه و یا بی واسطه خود را به شهردار رسانده اند و در مقام دوست و مشاور و ... به ارائه نصایح و دیدگاه می پردازند و در گعده های خصوصی خود برای بهره مندی از ظرفیت های موجود در شهرداری و مجموعه های وابسته به آن نقشه می کشند .

 

ماجرا آنجا شنیدنی تر می شود که به یکباره خبر دیدار شهردار با جوانان اصلاح طلب گرگان آن هم از نوع افراطی اش تحت عنوان « وفاق » رسانه ای می شود و حتی در نقطه عطف آن دیدار صادقلو می گوید : " یادداشت کوچکی را به خانم قدس ولی دادم که چه بچه های خوبی هستند . این را نوشتم که ترجمان دلم را بگویم . امیدوارم هر چند وقت خانم قدس ولی لطف کنند و هر چند وقت یکبار یک گردهمایی به این شکل برگزار کنند. "

 

چطور می شود که آقای صادقلو پس از یکسال و در هیاهوی استیضاح و عزل به فکر دیدار با جوانان می افتد ، آن هم چه جوانانی . که شاخصه مهم همه آنها و گروه شان داشتن سوابق سیاسی پررنگ است .

 

آیا می شود باور کرد که این دیدار همین جوری و از سر تصادف هماهنگ شد و یا اینکه باید نفوذ چهره های افراطی سیاسی اصلاح طلب نظیر : ( م - ر ) ( ح – ر ) ، ( ح – ع ) ، ( ف – ع ) و ... ، تا دفتر شهردار را باور داشت .

 

احتمالا این ریگی است که برعکس بقیه ریگ ها ، قابلیت رشد و نمو دارد و تا پاره نمودن کفش و یا زمین زدن راکب نیز پیش می رود .

 

ریگی از جنس اشتباه در محاسبه

 

حسین صادقلو باید این نکته را به خوبی در می یافت که بخش عمده ای از اشکالات و سوالات اعضای منتقد شورا به رفتار و عملکرد حامیان وی در شورا برمی گردد نه او ؛ و انگار حتی حامیان وی برای فرار از مواجهه با منتقدین ، پشت سر شهردار و عملکردهای مثبت وی سنگر گرفته اند .

 

شهردار باید حساب خودش را از حساب همه اعضای شورا جدا نموده و به صورت کاملا مستقل شهرداری کند و در نهایت پاسخگوی عملکرد و اقدامات مربوط به خود باشد .

 

چه اینکه هزینه شکست عده ای از اعضای شورای شهر در جریان انتخابات هیئت رئیسه در شروع سال دوم به حساب وی نوشته شده و آنها برای تسویه حساب با رقیب ، عزل شهردار را به عنوان مهمترین نقطه قوت حامیان او نشانه رفته اند.

 

ریگی از جنس مشاوران

 

گویا بخش عمده ای از حرف و حدیث ها در خصوص شهردار و شهرداری گرگان و برخی اقدامات و فعالیت ها از کانال برخی از مشاوران وی در سطح شهر منتشر می شود و در اختیار برخی منتقدین قرار می گیرد.

 

این مساله از هر نوعی که باشد ، چه دوستی خاله خرسه و چه نفوذ دشمن دانا ؛ در هر دو صورت مردود است زیرا هزینه ای ایجاد شده از سوی چنین مشاورینی چندین برابر منافع حاصل از مشورت با آنان است .

 

لذا وجود چنین ریگی در کفش شهردار ، علیرغم ظاهر مصلحت جویانه و خیر خواهانه نتیجه معکوس خواهد داشت .

 

ریگ از جنس امور اداری

 

انتخاب مدیری توانمند و با برنامه برای سازمان فرهنگی ورزشی ، روشن تکلیف تیمداری یا عدم تیمدرای در بسکتبال ، اعلام ناموجه پایان کار یا پایان قرارداد به برخي از كاركنان شهرداري ، وجود زمینه دسترسی برخی افراد به اسناد و بایگانی شهرداری ، صیانت و دقت کامل در مصرف بیت المال ، برخورد یکسان و مناسب با مردم بخصوص طبقات متوسط به پایین و موارد دیگری از این دست ، که توجه ، تصمیم و اقدام مناسب در هر یک می تواند به توانمندی ، چالاکی و کم حاشیه بودن شهرداری گرگان کمک کند .

 

ولی بی توجهی یا تصمیم و اقدام نامناسب در این دست امور به جز ایجاد هزینه برای شهرداری ثمر دیگری در پی ندارد و در نهایت باعث اتلاف وقت و منابع می گردد .

 

ریگی از جنس حواشی

 

 ريگ حواشي از بدخيم ترين انواع آن است که باید به سرعت مورد درمان و حتی عمل جراحی قرار گیرد.

 

موارد مختلفی در زمینه های گوناگون تحت عنوان حاشیه های مربوط به شهرداری شنیده می شود مانند: مباحثی در خصوص زمین مقابل بیمارستان 5 آذر گرگان ، مسائلی در خصوص عوارض مربوط به اکبر جوجه گرگان ، شنیده هایی از چگونگی تعیین میزان عوارض پروژه های عمرامی بزرگ و ... .

 

این دست مسائل مانند سمّی مهلک است که حتی میزان بسیار ناچیز آن هم کشنده خواهد بود و پرهیز از بروز و تسریع در رفع آنها از اوجب واجبات است .

 

شهردار لحظه ای بایستد و کفش هایش را تکان دهد

 

با عنایت به همه نکاتی که در مقدمه و متن این نوشته به آنها اشاره شد و بیشتر جنبه مرور اجمالی بر برخی رویدادها و مواجهات را داشت ولی جان مایه آن ، سخنی با شهردار گرگان بود که در قد و قوراه یک شهردار فرا استانی ظاهر شود و عمل کند ، چه اینکه سابقه او در کسوت شهرداری شهرهایی چون ساری ، آمل ، بابل ، قائم شهر ، آق قلا ، گنبد ، مینودشت گویای حرف های بسیاری است و مدیریت و عملکرد موفق وی در طول یکسال اخیر هم به همین مساله اذعان دارد .

 

فقط می ماند مساله این ریگ های ریز و درشت که خواسته و یا ناخواسته ، از سوی حامیان یا مخالفان ، خیرخواهانه یا از روی دشمنی و ... در کفش های شهردار گرگان قرار گرفته و به نظر می رسد برای عبور موفق و سربلند از این مسیر پر پیچ و خم و پر مشقت ، باید لحظه ای ایستاد ، کفش ها را درآورد ، تکانی داد و دوباره پوشید و با خیالی راحت تا انتهای مسیر رفت .

 

وگرنه طی طریق با کفش هایی که چنین ریگ هایی در آن است ، دیر یا زود رونده را از ادامه راه بازمی دارد و خستگی مضاعف و جانکاهی را در وجود او باقی می گذارد .

 

امید است حسین صادقلو آن یک لحظه ای که لازم است بایستد و آن کار لازم را انجام دهد تا هم برای خود ، هم برای مردم و هم برای شهر گرگان افتخار بیافریند .

 

 

 

فرامرز  گلستانی