چاپ صفحه

سخنان رهبر، نگرانيهاي دلواپسان و دروغ هاي دولت يازدهم

به گزارش عدالت خواهان گلستان"در جريان مذاکرات هسته اي دولت يازدهم، آن چه بيش از هر چيز موجب نگراني مي شد، خبرهاي ضد و نقيضي بود که در خصوص مذاکرات منتشر و از سوي دولت راستگويان، شديدا تکذيب مي شد. توقف مراکز هسته اي اراک و فردو، همواره به عنوان خط قرمز دولت ياد مي شد و مسئولان مختلف دولتي بارها اعلام کردند که اين مراکز هيچگاه تعطيل نشده و در حال فعاليت است.
تا اينکه رهبر معظم انقلاب در سخنراني اخير خود در بين فرماندهان نيروي هوايي از کوتاه آمدن هاي ايران در برابر خواسته هاي غرب سخن گفتند؛ سخناني که باعث برملا شدن دروغ هاي بزرگي شد که از زمان روي کار آمدن دولت حسن روحاني مدام در گوش مردم خوانده شده بود.
گزارش حاضر به همين بهانه ضمن مرور نحوه مواجهه مسئولان دولتي با مردم در خصوص مسائل هسته اي، تحليلي از دلايل اين رويه ارائه کرده است.
نويسنده معتقد است تنها دليلي که مي توان براي اين رفتار دولت در نظر گرفت اين است که متن مذاکرات آنچنان محتواي نگران کننده اي دارد که حتي نمايندگان مردم هم نبايد از آن مطلع شوند.!
پيش از روي کار آمدن دولت يازدهم و هنگامي که همه نامزدهاي انتخاباتي به دنبال تبليغات براي خود بودند، حسن روحاني و سعيد جليلي بيش از هر نامزد انتخاباتي ديگر، نمايانگر دوگانه انرژي هسته‌اي در انتخابات بودند. روحاني نماينده دوره‌اي از مذاکرات هسته‌اي بود که کشورهاي اروپايي را به سعد آباد کشاند و توافقي بد را رقم زد و حتي کار به جايي رسيد که چراغ فعاليت هسته‌اي کشور بايد همچون سيگار آقاي فيشر خاموش مي‌شد و سعيد جليلي نيز سرتيم دوره‌اي از مذاکرات بود که کار را به جايي رساند که طرف مقابل، غني سازي 20 درصد را پذيرفته بود.
ايران سال 92 درگيري زيادي با پروژه تحريم داشت و تحريم که با چاشني سوء مديريت همراه شده بود، اقتصاد را تحت تاثير قرار داد. حل اين مسئله از سوي برخي از نامزدهاي رياست جمهوري علي الخصوص حسن روحاني منوط شده بود به حل پرونده هسته‌اي ايران. لذا روحاني از ابتداي تبليغات انتخاباتي خود و همچنين پس از تشکيل دولت يازدهم، محور سخنانش را حل مسئله هسته‌اي گذاشت.
در اين ميان نقش «کدخدا»يي که اصرار بسيار بر سخن گفتن با آن بود، بسيار زود پررنگ شد. مکالمه تلفني رئيس جمهور با اوباما سرآغازي بود جهت قبح شکني قطع رابطه 35 ساله ايران و آمريکا. دولت يازدهم با ارجاع پرونده هسته‌اي ايران از شوراي امنيت ملي به وزارت خارجه تصميم به رفع هرچه زود‌تر پرونده هسته‌اي گرفت.
اولين گام دولت که اتفاقا سر و صداي زيادي هم برپا کرد توافقنامه ژنو بود. توافقي که صرفا خبر آن منتشر شد و هيچکس از متن مذاکرات صورت گرفته باخبر نبود چرا که مهر «محرمانه» بر مذاکرات زده شده بود. در بيان محرمانه بودن متن مذاکرات مي‌توان از دو مفروض استفاده کرد. فرض اول برگرفته از اين است که انتشار يک متن محرمانه موجب سوء استفاده دشمن خواهد شد و دوم اينکه متن مذاکرات آنچنان محتواي نگران کننده‌اي دارد که حتي نمايندگان مردم هم نبايد از آن مطلع شوند.
به طور کلي فرض اول با توجه به اينکه طرف مذاکره ما‌‌ همان کساني هستند که سال‌ها، از آن‌ها به عنوان دشمن ياد مي‌کرديم و خواه ناخواه، خود در روند مذاکرات قرار دارند، باطل است. با رد فرضيه اول، فرض دوم احتمال بيشتري خواهد داشت که در ادامه به آن خواهيم پرداخت.
نگراني‌هاي منتقدان و صاحب نظران سياسي پس از انتشار متن توافقنامه بيشتر شد و نقدهاي جدي به اين تواق صورت گرفت، که البته از سوي دولت با استقبال رو به رو نشد و بعضا منتقدان با القاب ناشايستي برچسب مي‌خوردند.
پس از گذشت چند ماه از توافقنامه ژنو، و رفتار متناقض از جمله افزايش تحريم‌ها، عدم لغو تحريم‌ها، بيان تهديد آميز و... طرف‌هاي مقابل، علي الخصوص آمريکايي‌ها؛ منطقي بودن دلواپسي منتقدان مشخص شد؛ امري که خود دولت نيز به آن رسيده است و بعضا از سوي وزارت خارجه با بياني نرم در خصوص رفتار متناقض، به طرف مقابل تذکر داده مي‌شود.
اما بيش از هر چيز آنچه که موجب نگراني مي‌شد، خبرهاي ضد و نقيضي بود که در خصوص مذاکرات منتشر مي‌شد و از سوي دولت راستگويان، تکذيب مي‌شد. توقف مراکز هسته‌اي اراک و فردو همواره به عنوان خط قرمز دولت ياد مي‌شد و مسئولان مختلف دولتي بار‌ها اعلام کردند که اين مراکز هيچگاه تعطيل نشده و در حال فعاليت است. در زمان انتشار اين اخبار، طرف آمريکايي همواره به اين نکته تاکيد داشت که مذاکرات ژنو باعث توقف پيشرفت هسته‌اي ايران و توقف مراکز مهم هسته‌اي شده است و سخناني که از سوي رئيس جمهوري ايران گفته مي‌شود مصرف داخلي دارد. اما تکذيب اين موارد از سوي دولت، نوعي سردرگمي را به وجود مي‌آورد. مردم ديگر نمي‌دانستند که بايد صداقت طرف مقابل که با آن سر يک ميز نشسته‌ايم، را باور کنند يا سخن دولتمردان را قبول کنند؟
در اواسط سال 92 و در آستانه سفر رئيس جمهور به نيويورک بود که علي اکبر صالحي در جمع خبرنگاران گفت سايت فردو تعطيل نخواهد شد.[1] صالحي در يک برنامه تلويزيوني که از شبکه جام جم پخش شد از تعطيل نشدن راکتور آب سنگين اراک سخن گفت و تاکيد کرد، هنگامي که طرف مقابل به خواسته‌هاي ايران جامه عمل بپوشاند ايران نيز به تعهدات خود عمل خواهد کرد و در حال حاضر نيروگاه اراک با قدرت تمام به فعاليت خود ادامه مي‌دهد. [2]
نيروگاه فردو داراي ويژگي‌هاي منحصر به فردي است که در ساير مراکز هسته‌اي به چشم نمي‌خورد. به گفته دکتر زاکاني، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران، «نيروگاه فردو ظرفيت 28000 سانتريفيوژ داشته و نطنز در صورت تکميل ظرفيت حداکثر 4800 سانتريفيوژ را دارد. فردو 40 متر زير زمين و 90 متر پوشش کوه دارد، يعني 130 متر ضريب دسترسي براي انهدام که عملاً انهدام اين سايت را برخلاف نطنز غير ممکن ساخته است. کليه تاسيسات مورد نياز غني سازي برخلاف نطنز در زير زمين بوده و قابل انهدام نمي‌باشد. لوله کشي و چينش سانتريفيوژ‌ها در فردو بدون هيچ تغييري داراي قابليت غني سازي برابر ميزان مورد نياز کشور است. دقت در چينش نيرو‌ها و تمهيدات لازم، درز اطلاعات را از اين مرکز محدود کرده است».
ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين نيروگاه موجب شده است تا هرگونه نفوذ خرابکارانه يا حملات نظامي با شکست رو به رو شود، طرف غربي که خوب از اين مسئله مطلع است، به دنبال تعطيلي و برچيده شدن اين نيروگاه بود.
همچنان خبرهاي نگران کننده‌اي که از سوي مقامات آمريکايي به گوش مي‌رسيد با تکذيبيه مسئولين ايراني همراه مي‌شد. وندي شرمن از يک توافق در خصوص اراک و فردو سخن گفت که از سوي عراقچي تکذيب شد. اين فضا، براي صاحبنظران تحت عنوان دلواپسي هسته‌اي ياد مي‌شد اما مقامات دولتي اينگونه منتقدان و نقد‌هايشان را به «جهنم» ارجاع مي‌دادند.
در اين شرايط، اميد مردم به واسطه حمايت مقام معظم رهبري از تيم هسته‌اي همچنان زنده بود تا اينکه رهبر معظم انقلاب در سخنراني خود در بين فرماندهان نيروي هوايي از کوتاه آمدن‌هاي ايران در برابر خواسته‌هاي غرب سخن گفتند، «گسترش و توسعه ماشين‌هاي غني‌سازي را متوقّف کرده، خب اين را لازم دانستند که يک برهه‌اي متوقّف کنند؛ توليد اورانيوم بيست درصد را - که يک کار بسيار بزرگي است رسيدن به دانش و فنّاوري بيست درصد، کار بسيار بزرگي بود؛ اين را کساني که اهل فنّند مي‌دانند که رسيدن از پنج درصد به بيست درصد، اهمّيتش خيلي بيشتر است از رسيدن از بيست درصد به بالا؛ اين کار بزرگ را جوانان ما و فنّاوران متعهّد ما انجام دادند - متوقّف کردند، اقتضاي مذاکره اين بود که متوقّف بکنند؛ کارخانه اراک را که يکي از کارهاي بسيار بزرگ و مهمّ فنّاوري و يک هنر بزرگ فنّاوري است، فعلا متوقّف کرده‌اند؛ فردو را که يکي از بر‌ترين ابتکارهايي است که نيروهاي ما و عناصر داخلي ما آن را براي امنيت دستگاه‌هاي سانتريفيوژ ما توانستند تأمين بکنند و تضمين بکنند، فعلا متوقّف کرده‌اند»
سخنان ايشان نشان از يک دروغ بزرگ از سوي دولت راستگويان داشت. دروغي که علت محرمانه ماندن مذاکرات را به خوبي مشخص کرد، علتي که فرض دومي را که در بالا به آن اشاره کرديم اثبات کرد.
دولت يازدهم و تيم هسته‌اي که بار‌ها و بار‌ها با کدخدا سر يک ميز نشستند و حتي با کدخدا قدم زدند، از برخي حقوق مردم کوتاه آمده است تا مگر گشايشي در باب پرونده هسته‌اي صورت بگيرد. کوتاه آمدن ايران در اين بازه زماني از مذاکرات در برابر خواسته‌هاي غربي‌ها و همچنين عدم اجراي تعهدات از سوي کشورهاي غربي و موضع گيري نه چندان جدي دولتمردان در اين خصوص، غربي‌ها را اميدوار کرده است که مي‌توانند در قبال ايران با موضعي از بالا به پايين سخن بگويند.
آنچه که امروز در خصوص پرونده هسته‌اي به چشم مي‌خورد، نمايانگر رابطه انسان و سگي است که اگر در هنگام حمله از آن فرار کند، بيشتر به سويش حمله خواهد کرد. عدم صداقت مسئولان دولتي در قبال مردم ايران، اميد مردم را در رابطه با حل پرونده هسته‌اي ايران با حفظ عزت کشور، از بين برد.