چاپ صفحه

شناسایی، به همین راحتی " مدافعان این روزهای خاتمی، اصحاب رسانه‌ای فتنه هستند

عدالت خواهان گلستان"با گذشت بیش از 5 سال از فتنه بزرگ 88، عده ای با سوءاستفاده از فضای تساهل و تسامحی که در سایه شعار تعریف نشده "اعتدال" به وجود آمده، درصدد تطهیر سران فتنه و تلاش برای بازگشت مجدد به قدرتی هستند که در سال 88، آن قدرت را آلوده به تقلب معرفی می کردند.

به گزارش عدالت خواهان گلستان"طی هفته های گذشته خبری در رسانه ها منتشر شد که یک مقام ارشد قضایی، انتشار اخبار و تصاویر محمد خاتمی (یکی از سران فتنه) را ممنوع اعلام کرده است و این خبر، با ورود صریح و انقلابی سخنگوی دستگاه قضا، رسمیت بیشتری یافت.

براساس این گزارش، حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای در نشست خبری هفته گذشته خود در رابطه با سؤالی مبنی بر دستور قوه قضاییه به رسانه‌ها برای نام نبردن از خاتمی نیز گفت: قوه قضاییه این حق را دارد در رابطه با کسانی که شورایعالی امنیت ملی یا قوه قضاییه آنها را از سران فتنه محسوب کرده است، به رسانه‌ها دستور دهد که حق ندارند هیچ تصویر و مطلبی از ایشان ارائه کنند و تا آنجا که می‌دانم این دستور همچنان باقی و با متخلفین برخورد می‌شود.

آن خبر اولیه و این تایید ثانویه منجر به آن شد تا برخی رسانه هایی که احتمال می دادند می توانند همچنان اخبار خاتمی را پوشش دهند، متوجه نگاه نظام شده و از ادامه آن صرف نظر نمایند اما از سوی دیگر، برخی از بقایای نفوذکرده فتنه در رسانه ها، با سروصدا و بازی با امنیت ملی، بعضا تا نقض کردن این دستور پیش رفتند.

مدافعان این روزهای خاتمی، اصحاب رسانه‌ای فتنه هستند


آنان که بعضا هم‌پیاله و شریک جرم خاتمی و دیگر سران فتنه هستند، قطعا به این مساله از دید منطقی و از دریچه حفظ امنیت و ثبات آن در کشور نمی نگرند و بیش از آنکه دلسوز خود خاتمی باشند، وظیفه دارند تا ماموریت خود را به جهت اجیرشدگی قبلی به انجام برسانند. به همین منظور، با این قبیل افراد نمی توان صرفا اقناعی برخورد کرد.

بعضی از همین رسانه ها و نفوذی های جریان فتنه، در همین 2 سال اخیر، تا آنجا که امکانش را داشتند، مرتکب اقدامات خطرناک ضدامنیتی شدند که جنجال و هیاهو بر سر ماجرای اسیدپاشی، یکی از آنهاست.

با این حساب، نهادهای نظارتی، امنیتی و قضایی می توانند با رصد فعالیت این قبیل رسانه ها و افراد و جریان های وابسته سیاسی، خط و ربط آنان را مورد ارزیابی قرار داده و دیگر زوایای بعضا پنهان فتنه را نیز شناسایی کنند.

امروز در کشور ایران، از خواص تا عوام، از نخبگان تا عموم اقشار امت، کسی را نمی توان سراغ گرفت که نسبت به خیانت و وطن فروشی خاتمی کمترین تردیدی داشته باشد.

مگر او برای توجیه و یا تکذیب دیدار با جرج سوروس (تئوریسین انقلاب های رنگی در جهان) موفق به ارایه مستنداتی شده است؟ مگر خاتمی که جزو سران قطعی فتنه محسوب می شود، طی 5 سال گذشته آشکارا نسبت به اقدامات خود اظهار ندامت و پشیمانی نموده است؟ مگر صاحبان دم شهدا و کشته شدگانی که در جریان اردوکشی غیرقانونی و آشوب‌زای سران فتنه (خاتمی، موسوی و کروبی) دچار غم از دست دادن عزیزانشان شدند، از شکایت و حق خود گذشته اند؟ مگر می توان از افرادی در سطح خاتمی و موسوی و کروبی با آن همه خیانت و جنایت و ظلم بزرگی که به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم انقلابی ایران عزیز وارد کردند، به همین راحتی گذشت و حتی آنان را وارد بازی قدرت نمود؟

اگر اینگونه شود که دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

بنابراین، ضمن توصیه جدی به برخی دولتمردان که هر از گاهی با بیان تلویحی و کنایه آمیزی همچون اصرار بر برخی وعده ها (مانند رفع حصر دوتن از سران فتنه) فضای سیاسی کشور را ملتهب می کنند، از رسانه هایی که دم از ملیت و اسلامیت می زنند نیز درخواست می شود به جای نبش قبر از یک مرده سیاسی، به فکر جایگزینی شایسته باشند تا حول محور او، فعالیت سیاسی خود را ادامه دهند.

سران فتنه طبق نظر بسیاری از حقوقدانان آزاده و کارشناسان مختلف و مسئولان قضایی و امنیتی کشور مستحق اعدام هستند اما به واسطه رافت و عطوفت جمهوری اسلامی، فعلا محاکمه و اجرای قانون برای آنان به تاخیر افتاده است. مردم ایران اسلامی نیز در راهپیمایی بزرگ و بی سابقه 9 دی سال 88، این مساله را تایید و آن را از مسئولان خواستار شدند. خیبر آنلاین