یه گزارش عدالت خواهان گلستان"رسیدگی به این پرونده از بیست و یکم آذر امسال و همزمان با ناپدید شدن مرموز مردی به نام سلمان در دستور کار پلیس قرار گرفت.

پسر سلمان در شکایت خود به بازپرس جنایی گفت: پدرم مالک زمینی در منطقه سعادت آباد است و قصد فروش زمینش را داشت. او برای فروش زمین به مبلغ پنج میلیارد تومان از خانه خارج شد، اما دیگر بازنگشت. احتمال می دهم حادثه ای تلخ برای او رقم خورده است.

در ادامه ماموران خریدار سی و هشت ساله به نام امیر را دستگیر کردند که او در جریان تحقیقات گفت: من و سلمان بر سر قیمت زمین توافق کردیم و روز ملاقات من چک را به او داده و قولنامه نوشتیم. قرار بود چند روز بعد زمین را به صورت محضری به نام من کند. بعد از نوشتن قولنامه از هم جدا شده و هیچ اطلاعی از سرنوشت او ندارم.

ماموران که به اظهارات امیر مشکوک شده بودند، به تحقیق از او ادامه دادند تا این که پس از 45 روز او لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه بعد از نوشتن قرارداد در حال برگشت به خانه بودیم که حال سلمان بد شد. او از جیبش شربتی بیرون آورد و خورد که دقایقی بعد جان باخت. نمی دانستم چه کار کنم. به منطقه پیشاهنگی کرج رفتم و جسد او را در داخل استخر متروکه ای آتش زدم. می ترسیدم مرگش گردن من بیفتد.

در حالی که متهم منکر قتل بود، دیروز پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد، آثار کبودی و خونمردگی روی گردن سلمان دیده می شود و او خفه شده است.

با گزارش پزشکی قانونی، متهم از سوی قاضی محسن مدیرروستا تحت بازجویی قرار گرفت و این بار داستانی جدید را تعریف کرد.

امیر به بازپرس جنایی گفت: در مسیر برگشت به خانه، بر سر قیمت باهم اختلاف پیدا کرده و درگیر شدیم. من هم در این درگیری گلوی او را فشار دادم که تعادل خودرو برهم خورد و با گاردریل تصادف کردیم. وقتی به خودم آمدم، سلمان در حال خوردن دارو بود . گفت که حالش بد شدم و باید دارو مصرف کند، اما لحظاتی بعد جان باخت. با مشاهده جسد او دچار وحشت شدم و جسدش را به باغی حوالی پیش آهنگی از توابع کمال شهر کرج بردم و با بنزینی که در صندوق عقب خودرو داشتم، آتش زدم و به خانه ام برگشتم. اکنون تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد.