چاپ صفحه

روابط پنهانی " سکوت نکنی، کشته می‌شوی!

عدالت خواهان گلستان"اما از طرفی خانم دومی که پا در این زندگی گذاشته است، به هر دلیلی نمی تواند با این تصمیم موافقت کند و او که دستش را از همه جا کوتاه می بیند دست به دامن تهدید می شود که اگر مرا رها کنی یا پول ندهی، همه چیز را به همسرت می گویم. اینجاست که آقایان دست به کار می شوند و گاهی اوقات جنایتی را مرتکب می شوند؛ جنایتی که خیلی زود راز آن برملا می شود. کارشناسان از این رابطه به عنوان روابط فرازناشویی نام می برند که آفتی بزرگ برای از هم پاشیدن کانون خانواده است.

اخاذی های سریالی

«کشتم چون از من اخاذی می کرد» این انگیزه ای بود که مرد جوان به سبب آن دست به قتل زن مورد علاقه اش زد. متهم جوان وقتی باخبر شد که زن مورد علاقه اش می خواهد راز رابطه پنهانی شان را به همسرش بگوید، دست به این جنایت زد.

مدتی قبل کارآگاهان پلیس در جریان درگیری خونینی در یکی از روستاهای اطراف شهر رشت قرار گرفتند. ماموران پس از حضور در محل با بدن نیمه جان زن جوانی مواجه شدند که از ناحیه سر مجروح شده بود. زن جوان به بیمارستان انتقال داده شد اما جراحات وارده به قدری شدید بود که او درگذشت.

با مرگ زن جوان، گروهی از کارآگاهان جنایی استان گیلان وارد عمل شده و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. بررسی ها نشان می داد که مرد جوانی به نام کاوه عامل این جنایت است. با شناسایی هویت متهم پرونده، مرد جوان بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. او در باره این جنایت گفت: پنج ماه قبل با مقتول آشنا شدم و با وجود این که ازدواج کرده بودم، رابطه پنهانی ام را با او آغاز کردم. اوایل رابطه مان خوب بود، اما بعد از مدتی او شروع به اخاذی از من کرد.

مریم به بهانه های مختلف از من پول می گرفت و من برای آن که او سکوت کند و چیزی از این رابطه به همسرم نگوید به او پول می دادم. تا این که امروز با من قرار گذاشت، به دنبال مریم رفتم و او سوار خودروام شد و به طرف روستا حرکت کردیم.

در راه مریم از من درخواست 500 هزار تومان کرد و این بار برعکس تمامی مواقع من مخالفت کردم و گفتم پول ندارم. سر همین موضوع با هم دعوایمان شد و مریم تهدید کرد اگر پول ندهم ماجرا را به همسرم می گوید و من که از دست او خیلی عصبانی بودم با میله آهنی که داخل خودروام بود چند ضربه به سرش زدم. قتل او تاوان رابطه پنهانی بود که من با مریم داشتم.»

این قاتل به قصاص محکوم شد

جنایتی دیگر با انگیزه برملا نشدن راز رابطه پنهانی این بار در یکی از مناطق پایتخت رخ داد. راز این جنایت با اعلام شکایت خانواده دختر جوانی آغاز شد. مرد جوانی مدتی قبل با حضور در دادسرا از ناپدید شدن خواهرش به نام مریم خبر داد و گفت: خواهرم حسابدار یک شرکت خصوصی در خیابان آزادی است و طبق روال هر روز، ساعت 8 صبح 17 اردیبهشت برای رفتن به شرکت از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشت. با شرکت تماس گرفتم و آنها گفتند مریم تا ساعت 2 بعد از ظهر محل کارش بود و آنجا را ترک کرده است. خواهرم در دو سال گذشته با یکی از همکارانش به نام مسعود آشنا شده بود و حتی تا چندی قبل قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به دلیلی که ما از آن بی اطلاع هستیم، ناگهان مریم از ازدواج با این شخص منصرف شد و به همین دلیل، از دو ماه قبل مسعود شروع به تهدید خواهرم کرد.

به دنبال به دست آمدن این اطلاعات، مسعود بازداشت شد و همزمان با دستگیری مرد جوان، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند که مسعود پیش از این نیز یک بار ازدواج کرده و حدود دو سال پیش از همسر سابقش با وجود داشتن پسری ده ساله جدا شده است.

مرد جوان که چاره ای جز اعتراف نمی دید به قتل اعتراف کرد و گفت: قصد داشتم با همسرم آشتی کنم اما مریم تهدیدم می کرد که مجبور به قتل او شدم.

هفته گذشته این متهم هم محاکمه و به قصاص محکوم شد.

جسدی در جنگل های سرخه حصار

در پرونده ای دیگر، سال گذشته جسد سوخته دختر جوانی در جنگل سرخه حصار پایتخت کشف شد. زمانی که گروه بررسی صحنه جرم راهی محل شدند با جسد مجهول الهویه ای مواجه شدند که پس از قتل، سوزانده شده بود. با توجه به رد خون موجود در صحنه، مشخص شد جنایت در ده متری محل کشف جسد رخ داده و متهم پس از انتقال جنازه به آن محل، آن را به آتش کشیده است.

کارآگاهان اداره دهم در بررسی بانک افراد فقدانی متوجه شدند که در همان تاریخ کشف جسد، فردی با مراجعه به کلانتری از ناپدید شدن خواهر سی ساله اش به نام ستاره خبر داده است. با توجه به شباهت مشخصات مقتول با ستاره، از برادر او خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی برود. مرد جوان با دیدن جسد تائید کرد که جنازه متعلق به خواهرش است. با شناسایی هویت قربانی کارآگاهان دریافتند او مدتی قبل با مردی به نام حسن آشنا شده و قرار بود باهم ازدواج کنند.

حسن به عنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت شد. همزمان با تحقیقات اولیه از حسن، کارآگاهان دریافتند که مرد جوان، متاهل است و خانواده اش هیچ اطلاعی از این آشنایی ندارند.

باتوجه به متاهل بودن حسن و اظهارات متناقض مرد جوان، فرضیه جنایت به دلیل رابطه پنهانی از سوی کارآگاهان مطرح شد و در نهایت مرد جوان که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به جنایت اعتراف کرد و گفت: «فروردین سال 90 با مقتول آشنا شدم. ابتدا ارتباط ما در حد تماس های تلفنی بود، اما پس از گذشت مدتی این ارتباط هر روز بیشتر و بیشتر شد و این در حالی بود که من به مقتول گفته بودم، قصد ازدواج با او را دارم، در حالی که متاهل بودم. ارتباط من با مقتول ادامه داشت تا این که من صاحب دو فرزند شدم و پس از مدتی او نیز از موضوع باخبر شد.

از آن زمان درگیری های ما با یکدیگر آغاز شد و او تهدید می کرد موضوع را با همسر و خانواده ام در میان خواهد گذاشت. این تهدیدها ادامه داشت و من برای آن که راز این رابطه برملا نشود نقشه قتل او را طراحی کردم. روز حادثه سراغش رفتم و به سمت جنگل سرخه حصار حرکت کردم. بعد از مدتی دوباره سر این موضوع با هم بحثمان شد و من که از دست تهدیدهایش خسته شده بودم با چاقویی که همراه داشتم او را به قتل رسانده و بعد جنازه را به داخل جنگل انتقال داده و آتش زدم.

گوش بری برای اثبات علاقه

اگر از خوانندگان صفحه حوادث باشید، بی شک از پرونده مرد جوانی که سه جنایت در پرونده خود دارد باخبر هستید.

خبر قتل های این مرد جوان به طور کامل در روزنامه ها به چاپ رسید، خوب است بدانید اگر چه این مرد بیست و سه ساله دو مرد را با انگیزه مالی به قتل رساند. اما سومین جنایتش به دلیل رابطه پنهانی بود که دلش نمی خواست همسرش از آن با خبر باشد.

اما دوست پنهانی اش مدام او را تهدید به برملایی این رابطه می کرد و در آخر نیز در تماسی با همسر قاتل گوش بر از رابطه پنهانی اش گفت. قاتل جوان هم برای اثبات علاقه به همسر و اعلام این موضوع که به رابطه پنهانی اش پایان داده، دختر جوان را به قتل رساند و قبل از آن که جنازه اش را به آتش بکشد، گوش هایش را برید. تا گوش ها را برای همسرش ببرد که هم دلیلی بر اثبات دوست داشتنش باشد و هم دلیلی بر پایان این رابطه پنهانی. همین گوش های بریده باعث شد تا مرد جوان به قاتل گوش بر معروف شود. او دو روز پس از قتل دختر جوان به دلیل دو قتل قبلی اش دستگیر شد و با پیدا شدن گوش ها داخل خانه اش به ناچار به سومین جنایت اعتراف کرد.

نگاه کارشناس1

بهترین راه، پناه آوردن به قانون است

سیدحجت هاشمی/ جرم شناس: افرادی که ازدواج مجدد می کنند یا باید از نظر قانون شرایط خاص این ازدواج را داشته باشند یا این که همسر اول با حضور در دادگاه اجازه را برای دومین ازدواج صادر کند. در غیر این صورت ازدواج دوم از نظر قانون جرم محسوب می شود. از آنجا که آقایان از این ماجرا باخبر هستند که همسرانشان به این ازدواج راضی نیستند و از طرفی شرایط خاص قانونی را ندارند پس در نتیجه دور از چشم همسرانشان، رابطه ای پنهانی را آغاز می کنند. این رابطه معمولا به دو دلیل آغاز می شود، یا مرد به هر دلیلی از دست همسرش ناراحت است و سعی می کند به سمت دیگری برود و از طرفی با این حرکت او را تحریک کند تا رفتار و اخلاقش را درست کند. یا این که فرد به زندگی اش پایبند است، اما افرادی هستند که سر راهش قرار گرفته و باعث می شوند این روابط به وجود آید.

اما بعد از مدتی، همسر اول که از سردی و دور شدن همسرش باخبر می شود، سعی بر آن دارد که اشتباهات را جبران کند و به این ترتیب مرد دوباره به زندگی اش برمی گردد. چرا که نفرت عمیقی در دل همسر از زن اول نیست و با برطرف شدن مشکلات، به زندگی اش برمی گردد. اینجا زن دوم است که از زندگی بیرون گذاشته می شود، زیرا همسران دوم یا افرادی که به صورت پنهانی با آنها رابطه برقرار شده، هیچ پشتوانه ای ندارند. معمولا اگر آنها به عقد هم درآمده باشند، مهریه سنگینی ندارند. این نداشتن پشتوانه قوی و دور شدن مرد از آنها باعث حسادت و خشم دومین زن شده و دست به کار می شود تا خود انتقامگیری کند. ابتدا تهدیدهای تلفنی مرد یا همسر اول و بعد از آن آزارها و اذیت های بعدی شروع می شود تا مرد مراجعه کند. در حقیقت زن دوم طعمه شده تا زندگی او درست شود و در بسیاری از این روابط پنهانی، مردها می دانند که این رابطه موقتی است، اما بازهم وارد ماجرا می شوند.

مرد وقتی با تهدیدهای دومین زن مواجه می شود، سعی می کند او را از میدان به در کند تا همسر اولش از این ماجرا با خبر نشود، به عبارتی دست به هر کاری می زند تا دومین زن را از زندگی اش بیرون کند و گاهی اوقات این رابطه با جنایت و قتل دومین زن به پایان می رسد.

در چنین شرایطی بهترین و منطقی ترین کار این است که مرد ماجرا را با همسر اولش در میان بگذارد. شاید یک سری ناراحتی ها پیش بیاید اما می توان با وساطت و ابراز ندامت و پشیمانی از همسر اول برای جبران زمان گرفت. پرونده ای داشتم که زنان با ترفندی وارد خانه های مردان مجلل شده و از آنها فیلمبرداری کرده و اخاذی می کردند. مالباختگان نیز برای آن که همسرانشان از این ماجرا باخبر نشوند به این اخاذی تن می دادند. اما در یکی از این موارد مرد جوان زیر بار اخاذی نمی رود و همانجا با پلیس تماس می گیرد. صاحبخانه به دلیل رابطه نامشروع محاکمه شد اما زنان متهم این پرونده نه تنها به دلیل این جرم بلکه به سبب جرایم دیگر نیز زندانی شدند.

بهترین راه پناه آوردن به قانون است، وقتی که این گروه از آقایان با مقوله تهدید از برملایی رابطه پنهانی در زندگی شان مواجه می شوند، سعی می کنند برای حفظ این راز دست به جرم های شدیدتر بزنند. درست مثل فردی است که از نظر مالی دچار مشکل شده و مثلا با ده میلیون بدهی ورشکسته می شود، این فرد به جای این که این ورشکستگی را قبول کند می آید مدام پول بهره ای و وام می گیرد و در نهایت بعد از دو سال با مبلغ بسیار سنگین تر ورشکسته می شود. برملا شدن راز یک رابطه پنهانی و تلاش برای بخشیدن از سوی همسر اول، بسیار بهتر و راحت تر از این ست که در انتظار اجرای حکم قصاص باشند.

نگاه کارشناس 2

ترس از رسوایی، انگیزه جنایت

حسنوند/ دادستان بخش هلیلان: بررسی علل و عوامل بروز چنین قتل هایی برای پیشگیری و کاهش جرایم مشابه بسیار حائز اهمیت است. این پدیده نیز چون دیگر نابهنجاری های اجتماعی علل مختلفی دارد که شاید مهم ترین آنها را بتوان حذف روابط عاطفی، بروز اختلافات بزرگ مانند خیانت، قتل های آنی بدون سبق تصمیم و در حین درگیری و انتقام گیری دانست.

قتل فرد در ارتباط پنهانی به دلیل ترس از رسوایی در سال های اخیر ارتکاب بیشتری داشته است. زندگی در دنیای امروز در کنار مواهب فراوانش، نابهنجاری های فراوانی را به انسان تحمیل کرده است. تغییر باورهای جامعه در اثر هجوم فرهنگ غیرخودی، افزایش مراودات زنان و مردان در جامعه بدون آموختن مهارت های مربوط به آن، فقر و اختلاف طبقاتی عواملی است که سبب شکل گیری روابط پنهانی در مردان متاهل و خیانت می شود. سریال های شبکه های ماهواره ای نیز در جای خود رواج دهنده عشق های مثلثی بوده اند، عشق هایی که پایانی جز جنایت ندارند. بسیاری از سریال هایی که از این شبکه ها پخش می شود محتوایشان به نحوی است که مسائلی همچون ارتباط با غیر همسر و خیانت را امری عادی جلوه می دهند، آن چیزی که در این سریال ها مهم نشان داده می شود خواست فردی و آنی اشخاص است بدون آن که تاثیر آن بر نهاد خانواده یا جامعه اهمیتی داشته باشد. خیانت به همسر موضوعی است که نه فقط در ایران بلکه در دیگر کشورهای جهان هم پذیرفته شده نیست و به عنوان یک هنجار پذیرفته نمی شود. بنابراین زمانی که فرد خود را در معرض رسوایی می بیند عجیب نیست که در بسیاری مواقع، وجود این پدیده منجر به پدیده همسرکشی یا کشتن نفر سوم شود. فردی که خود را در حال از دست دادن خانواده و آبرو و حیثیت اجتماعی اش می بیند، ممکن است به هرکاری از جمله قتل همسر پنهانی اش دست بزند. این احتمال بویژه در مواردی که طرف مقابل قصد باج خواهی و سوءاستفاده از اوضاع شکننده مرد را دارد، افزایش می یابد. مردانی که مبادرت به تشکیل زندگی پنهانی می کنند باید بدانند که این امر می تواند آثار ویرانگری بر سرنوشت خود و خانواده شان داشته باشد؛ روابطی که دیر یا زود فاش شده و آنها را دچار مشکلات فراوان خواهد کرد. پس بهتر است به جای آن که خواسته های خود را بیرون از کانون خانواده جستجو کنند و گزینه ای مثل ازدواج دوم را انتخاب کنند، دنبال ترمیم مشکلات خانوادگی و تقویت پیوند عاطفی خود باشند.

نگاه کارشناس 3

یک سوم مردان رفتار فرا زناشویی دارند

دکتر مهدی صابری/ رئیس بخش روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی: افرادی که وارد روابط فرازناشویی می شوند، رفتاری اغواگرانه و انفجاری دارند. شاد و سرخوش بوده و خیلی زود ارتباط برقرار می کنند. آنها پس از برقراری ارتباط از مشکلات خود در زندگی می گویند و اگر از آنها درباره گذشته شان سوال کنید می توانند برای مدتی طولانی برای شما گریه کنند تا از پرسش خود منصرف شوید. آنها اگر وارد عشقی شوند ویرانگر عمل کرده و کم کم مساله تغییر می کند.

ناگهان با فردی روبرو خواهید شد که شروع به غر زدن می کند و می خواهد تمام زندگی شما باشد. اگر فرد جدیدی وارد زندگی شما شود سیری از بدبینی را برای او همراه خواهد داشت. این فرد در صورتی که کم محلی ببیند سریع سراغ روابط با افراد دیگر می رود. این افراد نیاز به بستری شدن دارند و از لحاظ منطق حالت عادی ندارند. بیشتر قتل های که به دلیل خیانت رخ می دهد از سوی این بیماران است. این افراد برای جلب توجه طرف مقابل گاهی اقدام به خودزنی نیز می کنند. تحقیقات نشان می دهد 30 الی 55 درصد مردان پس از ازدواج به دنبال ارتباط با زن دیگری هستند. یعنی به طور میانگین یک سوم مردان مرتکب روابط فرا زناشویی می شوند. این آمار در زنان بین 3 تا 30 درصد است.

مژگان قنبری