چاپ صفحه

نابودی وحدت و انشقاق ملت، سیبل اول فتنه/فرق سران فتنه و آقازاده‌های لوس و نُنُر با مردم عادی چیست؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"فتنه 88 با بهره‌گیری از حمایت آشکار و علنی استکبار جهانی به خصوص امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و تکیه بر امکانات رسانه‌ای مدرن و گسترده، فضای یأس و ناامیدی را در میان انقلابیون و نهضت‌های مقاومت جهان حاکم کرد و نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی را به وجود آورد.

به اعتراف همه رسانه‌های خارجی حاضر در انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران، این انتخابات با حضور 40 میلیونی مردم، یکی از امن‌ترین و آرام‌ترین و در عین حال سالم‌ترین انتخابات 30 سال گذشته بود و هیچ حادثه‌ای در انتخابات صورت نگرفت و هنوز هم مردم مشغول رأی دادن بودند که برخی به آقای موسوی تبریک گفتند و او نیز اعلام کرد که من برنده انتخابات هستم و آن هم با یک فاصله زیاد؛ لذا من رئیس جمهور هستم.

از طرف دیگر،‌ کروبی نیز گفت که هنگام شمارش آرا و لحظه‌ای که وی برای چند دقیقه چرت رفته بود، به‌ناگاه آمار تغییر داده شد و او نیز همچون میرحسین موسوی سعی کرد شائبه تقلب را به صورت آشکار در ذهن جامعه جا بیاندازد.

پیش زمینه به زیر سئوال بردن سلامت انتخابات را علی‌رغم سعی و کوشش وافر نظام اسلامی در طراحی مکانیزم‌های اطمینان‌بخش و استفاده از تجارب 28 انتخابات قبلی، همچنین تأکید مقام معظم رهبری در واجب شمردن برگزاری صحیح و سالم و بدور از هرگونه شائبه انتخابات را آقای هاشمی رفسنجانی به وجود آورده بود آن هنگامی که از احتمال بروز تقلب در انتخابات ابراز نگرانی کرد و همسر وی نیز هنگام قرار دادن رأی خود در صندوق، اعلام کرد که اگر کاندیدای مورد نظر او (میرحسین موسوی) انتخاب نشود، این نشانه تقلب است و مردم باید برا ی بدست آوردن حق خود، به خیابان‌ها بریزند، که نقش‌آفرینی فرزندان آقای رفسنجانی در جریان آشوب‌ها، تلاشی از سوی آنها در راستای توصیه همسر آیت الله قابل ارزیابی است.

مقام معظم رهبری انتخابات را در ایران به شایستگی مظهر وحدت ملت و نمایشگر عزت ملی می‌دانند و استدلال می‌فرمایند: "هر کسی که پای صندوق رأی می‌آید و رآی به صندوق می‌اندازد، در واقع رأی به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی داده و نظام اسلامی را تکرار می‌کند."

ایشان در دیدار نمایندگان نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری در تاریخ 26/3/88 اظهار داشتند: «حضور مردم پای صندوق‌های رأی همیشه نشانه‌ی حضور مردم در صحنه و آگاهی آنها و رأی آنها به نظام جمهوری اسلامی تلقی می‌شده، لذا انتخابات ما از این جهت همیشه مظهر وحدت ملی و عزت بوده است.»

معظم له در ادامه می‌افزایند: «ما باید سعی و دقت کنیم که انتخابات مایه‌ی انشقاق نشود، این حرف اصلی من است، این که ما تصور کنیم که یک گروه مثلاً 24 میلیونی یک ترفند، یک گروه 14 میلیونی یک ترفند، این به نظرمن یک خطای بسیار بزرگی است. قضیه این جور نیست. همه دریک طرف قرار دارند. آن کسانی که به رئیس جمهور منتخب رأی دادند، همانقدر وابسته‌ی به انقلاب و کشور و نظامند، که آن کسانی که رأی ندادند. مجموعه‌های مردمی، فرزندان این کشورند، فرزندان این ملتند. این خطاست که ما این محموعه‌ی رأی دهنده را که یک عده‌ای رآی به یک نامزد دادند، یک عده‌ای رأی به آن نامزد ندادند، اینها را ما متخاصم و متقابل فرض کنیم... ما نگاه کنیم به رأی قریب 40 میلیونی مردم.»

به راستی، چه کسانی به اتحاد و اتفاق جامعه و حماسه بزرگی را که این ملت در انتخابات دهم خلق کردند، بی‌توجهی کرده و موجب انشقاق آنها و برهم‌زدن نظم زندگی مردم، آن هم نه برای یک هفته که برای 8 ماه شدند؟

چه کسانی به جای تبریک به ملت و نشان دادن ظرفیت سیاسی خود در پذیرش انتخاب مردم و تمکین در قبال قواعد دموکراسی، با اقدامات خود دشمنان انقلاب را شاد و امیدوار به ادامه توطئه علیه ملت بزرگ ایران کردند؟

آیا این پرسش و ده‌ها سئوال دیگر، قابل پاسخ دادن منطقی است که چرا یک افتخار ملی (انتخابات دهم) به جای سودآوری برای ملت پرافتخار ایران، از سوی عده‌ای معدود، که ادعای مالکیت بر انقلاب و کشور را د اشته و دارند و هیچگاه صادقانه خود را به عنوان خادم ملت به اثبات نرسانده‌اند، به ضد خود تبدیل شده و در صددند تا امت شهیدپرور را بواسطه خلق آن حماسه بزرگ تنبیه کنند؟

و سرانجام چه زمانی فرا خواهد رسید تا عده‌ای که واقعاً به ملت ایران خیانت کرده و همچنان با حمایت از سران فتنه به خیانت خود ادامه می‌دهند، در پیشگاه مردم محاکمه شده و به سزای خیانت‌شان برسند؟

گذشت پنج سال و تدبیر پیامبرگونه رهبری در افشای ماهیت جنایتکارانه عوامل اصلی داخلی بیگانگان و تنها ماندن این سران پر ننگ فتنه، برای محاکمه آنها کافی نیست و بازهم نیاز به زمان است تا آنها گستاخ‌تر و طلبکارتر شوند و امر بر آنها مشتبه‌تر شود؟

در واقع مردم می‌پرسند که فرق سران فتنه و آقازاده‌های لوس و نُنُر با مردم عادی و حتی فریب خورده‌های فتنه که پس از افشای خیانت این سران از جریان فتنه جدا شده و به آغوش اسلام و انقلاب بازگشتند، چیست که هنوز به پای میز محاکمه کشیده نشده و به سزای خیانت بزرگ‌شان نرسیده‌اند؟

آیا این برخورد با عموم مجرمین انجام می‌شود و یا چون آنها خود را دانه درشت می‌دانند باید مشمول رانت و مصونیت باشند؟

لطف کریمانه نظام اسلامی هم باید دارای حد و اندازه باشد تا ترحم بر پلنگ تیزدندان، موجب جفا در حق مظلومان نشود.