به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"یک دهه است متخصصان و دوستداران محيط زيست کشور و بخصوص در استان هاي سمنان و گلستان تلاش مي کنند براي صيانت از جنگل ابر مسئولان را متقاعد کنند تا طبق اصل 50 قانون اساسي از تخريب آن جلوگيري شود. اينکه چگونه چند نماينده محلي توانسته اند نيمي از مجلس را براي امضاي نامه اي تشويق کنند که دو روستاي «شيرين آباد» و «ابر» را به هم وصل مي کند و خسارتش براي جنگل هاي شمال فراوان است، از معماهاي تو در توي سياست است که ما را نه دانشي است و نه انگيزه اي براي پرس و جو، ولي من مي خواهم از نمايندگان محترم سوال کنم، در شرايطي که تخريب محيط زيست زندگي شما و فرزندان شما را يکي يکي نابود مي کند و با کابوس سرطان و ده ها بيماري خطرناک يا به گورستان مي فرستد يا اسير دکتر و دوا مي کند، ضمن اينکه در کشور به دليل استفاده غيرمعمول از خودروي شخصي حوادث رانندگي آن در صدر بالاترين کشورهاي جهان قرار گرفته است،همچنين مصرف سوخت در کشور ما با کشور چين با بيش از 15 برابر جمعيت برابري مي کند و در حالي که مردم ما در معرض بي رحمانه ترين تحريم هاي تاريخ قرار دارد و زمين خواري و تصاحب منابع طبيعي و ملي نگراني هاي جدي را در بالاترين رده مسئولان مملکتي و قوه قضائيه سبب شده است، کدام انگيزه و استدلال شما را وادار کرده است زير نامه اي را امضا کنيد که نتيجه اش جز خسارت به تنها باقيمانده هاي جنگل هاي دوران سوم زمين شناسي نيست؟ ولي من به عنوان کسي که سه دهه عمر خود را در تحقيق و بررسي اين جنگل ها گذرانده ام و اتفاقاً هيچ گرايش سياسي ندارم و به عنوان سر سخت ترين منتقدان رياست فعلي سازمان محيط زيست شناخته شده ام از شما تقاضا مي کنم کمک کنيد تا به جاي ساخت جاده ابر امضاي مبارک خود را زير نامه اي مزين کنيد تا جاده مرگ را از وسط پارک ملي گلستان خارج کند. با اين کار شما کاري مي کنيد کارستان و ترديد نداشته باشيد هم دعاي خير ساکنان صدها روستاي شرقي استان گلستان و خراسان شمالي را بدرقه ماه هاي باقيمانده نمايندگي خود مي کنيد و از کشت و کشتار بيش از حد حيات وحش و آتش سوزي هاي گسترده در جنگل هاي گلستان جلوگيري خواهيد کرد.
اين روزها دغدغه حفظ محيط زيست از جمع طرفداران و متخصصان گذشته است و مردم فهيم، با درايت و با دانش ايران، حتي در دور افتاده ترين روستاها خوب مي دانند که حفظ محيط زيست براي حفظ سلامت آنها از هر چيز ديگري
مهم تر است. در اين سال ها روستاييان بيش از هر بخش ديگري در کشور قرباني توسعه ناپايدار و تخريب محيط زيست شده اند. فراموش نکنيم اگر ما مي خواهيم اقتصاد مقاومتي را در عمل اجرا کنيم، راه آن جز کاهش مصرف سوخت، استفاده از حمل و نقل عمومي، حفظ ميراث طبيعي و فرهنگي و حفظ زيبايي هاي کشوري که صدها هزار شهيد جان بر کف براي پاسداري از آن جان خود را هديه کردند، نيست.
من در تعجبم که چرا نمايندگان محترم از رئيس جمهوري نمي خواهند راه آهن را در کل کشور گسترش دهد تا نيازي نباشد هر روز اين کشور را با ساخت جاده تکه پاره کنيم؟ چرا از سازمان محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع نمي خواهند جلوي گسترش شهر هاي بزرگ را بگيرد ؟ آيا چند کيلومتر جاده که نتيجه اش جز تخريب جنگل و به هم ريختگي ساختار طبيعي منطقه و زندگي آرام ساکنان آنجا و باز کردن راه سودجويان و زمين خواران به جنگل هاي بکر منطقه نيست، آنقدر اهميت دارد که شما خواست هاي کلان و ملي خود را تا اين حد تقليل دهيد؟
* استاد دانشکده زيست شناسي دانشگاه تهران