چاپ صفحه

"ضرب المثل های "ترکمنی

در فرهنگ هر جامعه كه نشأت گرفته از محيط زندگي وآداب و رسوم خاص خود مي باشد، هنر سخنوري در قالب شعر، نثر و ضرب المثل گوياي زاويه ديد آن فرهنگ به زندگي مي باشد. اين ديدگاه با سخناني حكيمانه و گاه نيشدار در هم آميخته و ساختار ضرب المثل را تشكيل مي- دهد.ضرب المثلها كه از گذشته هاي دور سينه به سينه نقل شده اند، هم اكنون نيز ورد زبان پدر بزرگان و مادر بزرگان ما مي باشند. با اندكي تأمل در مي يابيم كه اين جملات به غير از ريتم هماهنگ خود داراي بار معنايي بسيار زيادي است كه مي توان از آنها درس زندگي گرفت.

مطالبي كه در ذيل تقديم خوانندگان ارجمند مي شود شامل گزيده اي بسيار اندك از درياي ضرب المثلهاي تركمني مي باشد. اميد مي رود گامي كوچك در جهت شناساندن بهتر يكي از ابعاد فرهنگ تركمن برداشته و مطالب ذيل با تمام كاستي هايش مورد قبول هنر دوستان و علاقمندان به ضرب المثلهاي تركمني قرار گيرد.

 

٭ آبرايي تاپيب بولماز، بي آبرايليق دوران يرينگده

آبرومند زيستن كار ساده اي نيست اما بي آبرويي به آساني بدست مي آيد.

 

٭ آجي سوراغ بريپ، سويجي جوابا قاراشما .

 با تلخ زباني منتظر شيرين زباني نباش.

 

٭ ايلنگ گويجي، سيلنگ گويجي.

در اتحاد مردم قدرتي برابر قدرت سيل وجود دارد.

 

٭ باش بارماغنگ باشيسي دنگ دال.

ده انگشت را خدا برابر نيافريده است.

 

٭ بير گونليگ يولا چيقسانگ، بير هفته ليك ايجاگينگي آل.

براي سفر يك روزه ات آذوقه يك هفته را به همراه داشته باش.

 

٭ پول سيز بازاره بارانينگدن، كفن سيز گورا.

بدون كفن داخل قبر رفتن بهتر از بدون پول به بازار رفتن است.

 

٭ تيغ ياراسي بيتر گيدر، ديل ياراسي هيچ بيتمز.

زخم زبان از زخم شمشمير بدتره.

 

٭ خداي دن ياشيرمادينگي بنده دن ياشيرمه.

چيزي كه از خدا پنهان نميكني از بنده خدا  پنهان نكن.

 

٭ دپمه قافيني، دفرلر قافينگي.

نزن در كسي را تا نزنند درت.

 

٭ دوست آراسني سوز پوزار، ير يوردي سو.

ميانه خوب دوستي را سخن مي تواند از بين ببرد همچنانكه زمين و آبادي را آب ويران مي كند.

 

٭ زادينگ تازه سي قاوي، دوستنگ كونه سي.

هر چيزي تازه اش بدرد مي خورد اما دوست كهنه اش خوب است.

 

٭ شريعت بيلن كسيلن بارماغنگ آويسي يوق.

آن اندامي كه با حكم شريعت قطع شده است هيچ دردي ندارد.

 

٭ صوفي پيرندن، عيال اريندن.

صوفي و عارف تابعِ پير و مرشد خود و زن تابع شوهر خود مي باشد.

 

٭ گونيمي الله گچرسين، آغرام مي ير گوترسين.

روزي ام را خداوند بدهد و سنگيني ام را زمين بر  دوش بكشد.

 

٭ مال مرد، ايه سي نامرد.

مال وثروت نامرد نيست بلكه اين صاحب ثروت است كه نامردي مي كند.

 

٭ مشتري مال تانيسا، كاسيب آچ اولر.

اگر مشتري مال شناس باشد، فروشنده از گرسنگي مي ميرد.

 

٭ نماز ايشي بترر، ايش نمازي يترر.

نماز كارها را به پيش مي برد و آسان مي كند اما كار باعث  فراموشي نماز مي شود.

 

٭ ياتان اوكوزه ايم يوق.

براي مرد بيكار و  بي عار غذا هم نبايد داد.

 

٭ يالتا، يالتا نيارن ديما گه يالتانيار.

مرد تنبل براي تنبلي كردن هم تنبلي مي كند.

" يوسف عادل "