به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران"حجتالاسلام احمدرضا احمدی عضو سابق ستاد تحول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور با ارسال یاداشتی به این پایگاه نوشت : یکی از پایگاههای مورد اعتماد مردم که مورد مشورت قرار میگیرد و افراد به آنان رجوع کرده تا اصلح و شایسته را بشناسند و رای خود را بدهند علماء و بزرگان در دسترس مردم است.
هنوز هم روحانیت نقش مرجعیت خود را دارد و از عده ای قلیل در این صنف که بگذریم اغلب از اعتبار بالایی در بین مردم بالاخص متدنین و مومنان و مومنات برخوردارند و لذا بمنظور حفظ این جایگاه سعی شود در
معرفی اصلح و شایسته از حیث مفهومی و کلیات و شاخص های یک نماینده مطلوب اقدام کنند و از معرفی فرد خاصی جدا پرهیز شود مخصوصا علما و روحانیت شهرستانها که نمایندگی حاکمیت را عهده دارند مانند امامان جمعه،نمایندگان خبرگان، مسئولان نمایندگی در نهادها و ارگان های حاکمیتی و...
با تاسف؛ برخی از اعزه درخصوص ورود علنی و تایید افراد، حتی مدیریت اتاق فکر و تبلیغات بعضی از نامزدها را عهده دار می شوند و شان و جایگاه خود را تا این حد تنزل می دهند؛ و اساس کار خود را با تاثیرپذیری از برخی از صاحب نفوذان و ذی نفعان توجیه می کنند.
بی شک در شهرها، روحانیت جایگاه رفیعی دارند اما با ورود به عرصه حمایت از کاندیداها و نامزدها موجب از دست دادن عده ای از علاقمندان به این صنف می شوند که و این امر هرگز به صلاح روحانیت انقلابی نمی باشد.
امام جمعه و نماینده مردم در مجلس خبرگان و یا یک روحانی در یک ارگان و نهاد انقلابی بایستی چتری برای همه شهروندان باشد زیرا جایگاههای آنان انتصابی است و یا اگر انتخابی هم باشند نماینده استان در یک مجموعه کلان مثل مجلس خبرگان هستند نه یک شهر از شهرهای استان.
من بنده بشدت معتقدم علما و روحانیت بایستی در متن جامعه باشند و باید از "نگرش سکولاری به نقش روحانیت" مبرا باشند اما در ایفای نقش حق ندارند شیخوخیت خود را به پای فردی از افراد در رقابت انتخاباتی هزینه نمایند. و صد البته می بایست همچون مقام معظم رهبری مردم را به شاخص های اصلی یک نماینده شایسته و یا یک رئیس جمهور در تراز انقلاب اسلامی رهنمون باشند.البته به عقیده ما بحث رییس جمهور با نماینده یک شهر بسیار متفاوت است زیرا رییس جمهور یک شخصیت ملی است و ورود علماء بلاد به یک موضوع فرا منطقه ای و فرابومی است اما انتخابات مجلس و یا شورای شهر محدود به شهرها می باشد و بافت جمعیتی و فکری در شهرها از حیث سیاسی،قومی و طایفه ای متفاوت می باشد و همین امر، آینده ی علماء بلاد را با چالش جدی مواجه ساخته و مشکل ساز می شود و بی شک کارکرد ،کارایی و اثربخشی نقش روحانیت را تقلیل و چه بسا خنثی می سازد.
ناگفته پیداست هر یک از روحانیت شخصا می توانند برابر قوانین موضوعه وارد عرصه انتخاباتی شوند و خود را ارائه نمایند و چنانچه با اقبال عمومی مواجهه شدند به مجلس هم راه یابند. سخن تاکیدی ما تنها این است که زیر بیرق هیچ یک از نامزدها در نیایند و اجازه ندهند از نام و جایگاهشان به هرصورت ممکن سوء استفاده شود تا در نقش اصلی خود که مرجعیت اجتماعی است موفق شوند والا در یک شهری که تعداد افراد باهم رقابت می کنند و روحانیت به هریک از کاندیداها (چه رای بیاورد چه رای نیاورد) عنایت خاصی را معطوف بدارد از چشم دیگر نامزدها و طرفدارانشان خواهد افتاد و برای همیشه آن نقش واقعی( که امام به مردم می فرمودند از روحانیت جدا نشوید را ) از دست خواهند داد.