رئیسجمهور هفته پیش از آشتی ملی گفت، اما نه از جنجال سخنرانیهایش کم کرد تا حداقل، وحدت پس از حوادث تلخ دی ماه خدشهدار نشود، و نه توانست ملی بودن جایگاهی را که در آن قرار گرفته، حرمت نگه دارد و در مقام رئیس جمهور، همچون رهبر یک حزب رد صلاحیت شده، پا به عرصه جناحی انتخابات نگذارد. دولت کارنامه کاری جالب توجهی ندارد؛ انتقادات زیاد است و فرار از پاسخگویی از مسیر جنجالآفرینی راهی است که روحانی و دولتمردانش برگزیدهاند. او در بخشهایی از سخنرانیاش از ریاست یک حزب هم فراتر میرود و رسماً ژست اپوزیسیون میگیرد. تلویحاً انتخابات کنونی در ایران را با انتخابات زمان پهلوی و انتخابات پس از انحراف انقلاب مشروطه قیاس میکند و حتی با زیر سؤال بردن نحوه شمارش آرا، سلامت انتخاباتی را که خود برگزارکننده آن است، تخطئه میکند برای پوشش خبری این سخنان رئیس جمهور صرفاً از تیمهای خبری دو خبرگزاری دولتی ایسنا و ایرنا دعوت شده بود. این گزارش نگاهی به بخشهایی از این سخنرانی عجیب است. عجیب به آن دلیل که شاید ایران تنها کشوری است که بالاترین مقام اجراییاش و مسئول اجرای قانون، زیرساختهای قانونی کشور را صراحتاً تخطئه میکند.
حسن روحانی در سخنان خود در همایش استانداران و فرمانداران، با ذکر مثالی، فرض میکند جامعه ایران صاحب سه سلیقه سیاسی باشد و میگوید: «فرض کنید کشوری داریم که در آن سه تا سلیقه وجود دارد، یک سلیقه، سلیقه اصولگرا، یک سلیقه اصلاحطلب و یک سلیقه اعتدالگراست. آن وقت توی انتخابات، یک سلیقه فراوان و یکی دیگر یک دانه را باید با ذرهبین و تلسکوپ در آسمان هفتم پیدایش کرد و یک سلیقه هم که اصلاً نیست و وجود ندارد.» مطابق ترتیبی که روحانی چیده، آن سلیقهای که گویا اصلاً در انتخابات کاندیدایی برایش نمانده است، حزب اعتدال و توسعه، یعنی حزب دوستان حسن روحانی است. از چهرههای معروف حزب اعتدال و توسعه، محمدباقر نوبخت، محمود واعظی، اکبر ترکان و محمدرضا نعمتزاده در دولت حضور دارند. حسن روحانی در بسیاری از جلسات شورای مرکزی حزب حضور داشته و در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ هم به عنوان کاندیدای رسمی حزب معرفی شده است.
این روزها هم او نگران کاندیدای حزب خود است و سایر رد صلاحیت شدهها هم اگر اصلاحطلب و حامی دولت باشند، رد صلاحیت آنها مورد اعتراض قرار میگیرد. این در حالی است که جایگاه ریاست جمهوری برای فعالیت حزبی نیست و رئیس جمهور، رئیس جمهور همه مردم است. اما حالا که روحانی خواسته نه رئیس جمهور، بلکه لیدر یک حزب باشد، کاش از اعضای رد صلاحیت شده حزب خود بخواهد دلایل رد صلاحیت را منتشر کنند. شورای نگهبان برای این کار منع قانونی دارد، اما داوطلبان چنین منعی ندارند. آیا روحانی از این شفافیت دفاع و دلایل رد صلاحیت هم حزبیهایش را منتشر میکند؟
قیاس وضعیت کنونی با انتخابات پهلوی و انحراف انقلاب مشروطه
اما از بخشهای قابل تأمل سخنرانی رئیسجمهور، تشابه سازی او میان انتخابات کنونی ایران و انتخاباتهای زمان پهلوی و پس از انحراف انقلاب مشروطه است. ابتدا وصف دوران مشروطه را میگوید: «ما از مشروطه با مسئله آرا و رأی مردم و انتخابات و مجلس آشنا شدیم... البته انقلاب مشروطه از مسیر خودش منحرف شد، استبدادگران آمدند و مسلط شدند و بعد انتخابات، تشریفات انتصابات شد.» و از بزرگترین خطر برای حاکمیت ملی میگوید و دعا میکند روزی همچون انتخاباتهای زمان پهلوی پیش نیاید: «بزرگترین خطر برای دموکراسی و حاکمیت ملی آن روزی است که انتخابات تشریفات شود. جای دیگری انتصاب بفرمایند و بعد مردم پای صندوق بروند بخواهند تشریفات انتخابات را انجام دهند. خدا نکند یک همچون روزی برای کشور ما پیش بیاید، چون در زمان رژیم گذشته یادتان است که در حوزههای انتخابیه یک عدهای میآمدند ولی همه میدانستند که وکیل چه کسی است میگفتند فلانی است و از تهران تعیین شده است.» روحانی سپس از دلیل انقلاب کردن مردم در سال ۵۷ میگوید: «یک دلیل انقلاب مردم ما این بود که خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم شوند. معلوم شد که دیگر این جور نیست که تهران تصمیم بگیرد. مردم تصمیم گیر هستند و به آن کسی که میخواهند رأی میدهند.»، اما در ادامه، حسن روحانی پس از آن ذهن مخاطب را کامل به سمت و سوی تشریفاتی بودن انتخابات در رژیم سابق برده است، به گونهای از رد صلاحیتها سخن میگوید که گویی اکنون هم انتخابات تشریفاتی است: «حالا اگر میخواهیم برویم پای صندوق، رأی بدهیم. به شما میگویند بروید وارد یک فروشگاه بزرگ شوید و یک جنسی را انتخاب کنید، اگر یک جنس بیشتر نیست، یک مارک هم بیشتر نیست، دیگر انتخاب لازم نیست... بسیار مهم است که مردم احساس کنند باید میان چند نمونه یکی را برگزینند این میشود انتخابات.»
او در بخش دیگری از سخنانش هم باز صراحتاً این شبیهسازی را گرچه در پوشش انکار انجام میدهد: «بیایید به مردم اعتماد دهیم و به مردم بگوییم که نظام ما، نظام تکحزبی نیست، ما نظام کمونیستی نیستیم، ما نظام شاه نیستیم و ما فقط حزب رستاخیز و کمونیسم نداریم. تکحزبی نیستیم.»
روحانی میداند این مدل سخن گفتن، تشبیه نظام به نظامهای طاغوتی و کمونیستی است. همچون آنکه کسی بگوید بیایید به مردم بگوییم روحانی ضدانقلاب نیست؛ بیایید به مردم بگوییم دولت کارآمد است؛ بیایید به مردم بگوییم این دولت، دولت بختیار و آموزگار و شریف امامی نیست و به فکر مردم است. آیا اینها انکار است یا شبیهسازی؟! مدح دولت روحانی است یا ذم آن؟! اگر قرار به بهکارگیری روشهای جدلی در سخنرانی برای تخطئه نظام است، چرا همان روش را اهل رسانه علیه دولت روحانی به کار نگیرند؟!
خدشه در سلامت انتخابات؛ ترور اعتماد ملت
حسن روحانی در این سخنرانی، از کسانی که ناراحت هستند و گله دارند، دعوت میکند که پای صندوقهای رأی حاضر شوند و حتی میگوید: «یک وقتی است که من میخواهم در انتخابات به دلیلی شرکت نکنم، این یک گونه است، اما یک وقتی من اعتماد ندارم که پای صندوق بروم و این خیلی خطرناک است و فرق میکند.» یعنی او اهمیت اعتماد به سیستم را یادآوری میکند. اما خود در سخنرانیاش به این اعتماد خدشههای بسیار وارد میکند. میگوید که «کسانی میخواهند اعتماد مردم را ترور کنند باید حواس مان جمع باشد.»، اما در عین حال، پس از تشکیک در نظام حزبی و قیاس با انتخاباتهای زمان طاغوت، در ادامه، حتی نحوه شمارش آرا را هم زیر سؤال میبرد: «من نمیپسندم این شکلی که الان ما صندوق آرا داریم، هر چه هم با آقای وزیر کشور تأکید کردیم، نشد که این انتخابات را الکترونیکی کنیم، افغانستان هم این کار را کرد. آخر این چیست دومرتبه روی ورقه بنویسد، دو مرتبه در صندوق بیندازد و باز یکی میخواند، یکی علامت میزند و معلوم نیست آن، چه چیزی را میخواند و این، کجا را علامت میزند. بعد همه که علامت زدیم، یا حسین تجمیع؛ و آخر که میخواهند تجمیع کنند چه بساطی پیش میآید، خیلی از انتخابات در تجمیع مشکل پیدا میکند.» سخنان روحانی، این نکته را هم دارد که وقتی مجری انتخابات اینگونه میگوید، آیا به انتخاباتهایی که او برگزار کرده، اعتماد خواهد شد؟ و آیا این مجری توانایی برگزاری انتخابات آینده به شکل صحیح را دارد؟ البته در انتخاباتها مطابق قانون، ناظرین شورای نگهبان حضور دارند و اجازه خدشه در آرای مردم را نمیدهند، در آینده هم چنین خواهد بود. اما حسن روحانی چه ذهنیتی از نحوه شمارش آرا توسط وزارت کشور خود دارد که اینگونه در فضای عمومی خودزنی میکند؟! و بدتر اینکه آیا او فکر نمیکند که ریاستجمهوریاش حاصل همین سیستمی است که اکنون آن را زیرسؤال میبرد؟ روحانی عصر دیروز با توئیت بخشی از سخنانش و زدن هشتگ انتخابات تشریفاتی، تشکیکاش در سلامت انتخابات را تکمیل کرد.
تخفیف شأن شورای نگهبان
روحانی در سخنرانیاش گرچه بر قانون اساسی تأکید میکند، اما عملاً به تخفیف شأن قانونی شورای نگهبان اقدام میکند و آن را یک «احتیاطی» در یک «کناری» مینامد: «مجری انتخابات و مجری قانون، وزارت کشور، استانداران و فرمانداران هستند، انتخابات را اینها اجرا میکنند. حالا قانون اساسی ما احتیاط کرده و گفته است یکدستگاهی هم از کنار نظارت کند یعنی یک عدهای را گفتند شما اینجا این بالا بایستید، نگاه کنید ببینید اینها یک وقت خلاف نکنند؛ همین!» و بعد طعنه میزند: «حالا اگر برعکس شد؛ ناظر شد مجری...»
و یا به استهزای تحقیقات محلی در مورد کاندیدا میپردازد: «اینکه نمیشود که نهادهای اصلی قانونی، چهار رکنی که باید بگویند این فرد صالح است یا نیست، همه گزارش درست دادند و یکی را فرستادند در یک کوچهای و اصلاً معلوم نیست با چه کسی صحبت کرده و چه گفته، بعد آمده گزارشی نوشته، مگه میشود با یک چنین چیزی کشور را اداره کرد. اگر میخواهیم با رفتن در خانهها درست کنیم، پس این دستگاهها را تعطیل کنیم این وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و دادگستری برای چه داریم، برویم همان در خانهها و از دو همسایه بپرسیم؟!»
او البته آشکارا مغالطه میکند؛ دلایل رد صلاحیت هم حزبیهایش را منتشر کند تا روشن شود حسب تحقیقات محلی رد شدهاند یا استعلامهای قضایی و اطلاعاتی؟ آن وقت صدق و کذب این ادعاها و تمسخرها روشن میشود. روحانی حتی یک قصهای هم در این زمینه تعریف میکند: «یک داستانی که البته برای انتخابات قبلی است و آقایی به من گفت که من صد در صد تأیید میشوم و گفت من همه همسایهها را دیدم و به بهانهای کادو دادم و همه از من تعریف میکنند. این انتخاباتی که قبلاً به همه همسایهها کادو بدهیم تا صلاحیت ما تأیید شود. پس معلوم است ما یک اشکالاتی داریم.»
تکه پراکنی سیاسی روحانی
رئیسجمهور در شرایطی از لزوم وحدت در کشور میگوید که همچنان عادت خود به تکهپرانیهای بیربط سیاسی را حفظ کرده و با دشمنی فرضی میجنگد. او از اولین انتخابات پس از انقلاب اسلامی یعنی رفراندوم جمهوری اسلامی میگوید و بعد معلوم نیست به کدام مخاطب، طعنه میزند که: «انتخابات اول در فروردین سال ۵۸ با همهپرسی و رفراندوم شروع شد، چون بعضی از کلمه رفراندوم خوششان نمیآید.» و بعد با تأکید بر اینکه علاوه بر نظام، پایه قانون اساسی ما هم همهپرسی است، باز کنایه میزند و دیگران را دچار بیماری میخواند که: «این را تأکید میکنم برای اینکه اخیراً بعضیها نسبت به این کلمه همهپرسی حساسیت پیدا کردهاند و بعضی از حساسیتها نه به اندازه کرونا، خطرناک است و آدم باید مواظب باشد که این بیماری سرایت نکند...»
او در بخشی دیگر از سخنرانیاش هم با تأکید بر اینکه باید پاسدار جمهوریت باشیم، باز رگ طعنه زدنش گل کرده و معلوم نیست خطاب به کدام مخاطب خیالی، میگوید: «کلمه جمهوری در قانون اساسی ما هست، اما میترسم یک روزی این کلمه جمهوری هم باز جرم شود...»
و در جایی دیگر گویا شاهد یک کل کل استادیومی هستیم و البته روحانی پرده از اطلاع خود از جلسات خصوصی رقیب هم برمیدارد: «شماها که در جلسات خصوصی خود میگویید مجلس بعدی صددرصد مال ما هست و اگه مال شماست چرا غصه میخورید؟ اگر مال شماست بگذارید یک رقابت شکل بگیرد مشارکت بالا برود مجلس هم مال شما باشد، نوش جان شما!» منبع: روزنامه جوان