به گزارش پایگاه عدالت خواهان" مدتی است که هشدارهای بسیاری در رابطه با انتصاب در پستهای کلیدی و مدیریتی در دل دولت داده شده و بخش عظیمی از نمایندگان مجلس و رسانهها به صورت شفاف و یا در لفافه به این موضوع پرداخته و نسبت به آن هشدارهای لازم را ارایه دادهاند. این روزها شاهد انتصابهایی بودیم که به نظر میرسید برخی ضوابط درباره آنها رعایت نشده است. به همین مناسبت این موضوع با رویکرد حقوقی در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته است.
چرایی مخالفت با انتصابهای فامیلی وجناحی
هر چند که شاید مدیران سعی میکنند همکاران خودشان را از کسانی که به آنها اعتماد داشته و در برهههای زمانی که با آنها همکاری داشته و نسبت به کار آنها شناخت دارند انتخاب کنند اما این امر درباره انتخاب فامیل، نکوهیده است. چون اولا موجب از بین رفتن حقوق دیگرانی میشود که تخصص لازم را داشته اما رابطهای ، باندی ، جنایی با مدیر ندارند و ثانیا انگیزه تلاش و رقابت را در بین افراد جامعه از بین میبرد..فقدان متخصصان کشور در پستهای مدیریتی یکی از نتایج انتصابهای باندی است. رییس دولت، باید به گزینشهای عادلانه مدیریتی اهمیت دهد. فساد ادارای و مالی یک انحراف است، که گزینشهای باندی ،فامیلی ،زمینههای این فساد را آسانتر میکند.
انتصابهای باندی و مدیری که در دایره جناح ما باشد، خودش مفسدهخیز است، یعنی ارتباط متقابل یک مدیر با مقام مافوق کشوری، هم موجب فساد میشود و هم دستگاههای اجرایی را به سمت نظام قوم و خویش بازی میکشاند که نتیجهای جز جاماندن نیروهای متخصص کشور در پستهای مدیریتی در پی نخواهد داشت
گزینش مدیران در هر کشوری یا برمبنای معیارهای دین است یا عقل. اگر اصل گزینش و انتصاب را از این دو دایره خارج کنیم، از درون چنین انتصابی فساد، تخلف و نارضایتی مردم بیرون میآید. بسیار بالاتر از رعایت اصل شایستهسالاری و قانونگرایی، سپردن مسئولیتها به اهلش است و اگر باعث ادای امانتی به غیرش شویم به کشور خیانت کردهایم.
انتصابهای باندی و ایجاد مفسده
افزایش آمار فسادهای مالی در سالهای اخیر میتواند متاثر از انتصابهای باندی باشد که اخیرا رواج پیدا کرده است انتخاب مدیران به دلیل نسبت جناحی و نه شایستگی، پسندیده نیست، چشمپوشی از خطای مدیری که در حلقه یاران دولت قرار دارد، مسلما آسانتراست، درعین حال صرف اینکه شخص متخصصی به دلیل انتساب به مسئولی، از قرارگرفتن در سمتهای مهم، محروم شود، جایز نیست.وی ادامه میدهد: مسئولان عالیرتبه کشور باید سعی کنند شخصی را که تخصص دارد و میتواند در پستهای کلیدی مملکت مفید باشد، مورد استفاده قرار دهند و این مهم است که مدیران کلیدی کشور تخصصهای لازم را داشته باشند. از طرفی افزایش آمار فساد در سالهای اخیر میتواند متاثر از انتصابهای باندی و حتی فامیلی باشد که اخیرا رواج پیدا کرده، نه اینکه خود آن فرد نالایق و بیکفایت باشد، دلیل اصلی نبودن تخصص و مهارت لازم است که خطای یک مدیر را دو برابر میکند.
قانون مدیریت خدمات کشوری، پاسخگوی نحوه انتصاب
مسایل مربوط به نظام اداری کشور که گویای انتصاب مدیران، روابط و شرایط و چگونگی ارزیابی عملکرد آنها است در قانون مدیریت خدمات کشوری که در مجلس هفتم به تصویب رسیده، وجود دارد. در این قانون،آییننامهها و دستورالعملها و اجرای دقیق قانون که جزو وظایف دولت است برای عزل و نصبها آورده شده است. که نظارت بر اجرای دقیق و کامل انتصاب مدیران توسط قوه مجریه و دستگاه اجرایی بر اساس اختیارات آنها و اجازه قانونگذارصورت میگیرد. البته بخش عالیه کار که وزرا و روسای دستگاه اجرایی هستند، معمولا با رای اعتماد مردم انتخاب و توسط مجلس برگزیده میشوند. اینکه صرفا به دلیل خویشاوندی، افراد دیگر از یک امتیازی محروم و یا فردی به دلیل انتصاب خویشاوندی و بدون داشتن شرایط لازم به سمتی گمارده شود، قانونی نیست. شایستهسالاری باید مبنای انتصابها قرار گیرد علاوه بر شایستهسالاری، کارآمدی داشتن صلاحیت و توانایی لازم افراد از دیگر معیارهایی است که باید برای عزل و نصبها به آن توجه شود. اگر فردی برای احراز پستی، شرایط لازم را نداشته باشد، ابتدا این خودش است که نباید سمت را بپذیرد و بعد خویشاوند او وظیفه دارد که بر اساس نسبت فامیلی به او پستی را تعارف نکند.
انتصاب فامیلی جرم نیست
به رغم شعارهای مختلفی که در زمینه شایستهسالاری داده میشود و تلاشهایی که در این زمینه انجام شده تا به سمت شایستهسالاری پیش رویم: متاسفانه رابطهسالاری مفهوم تعیینکننده در انتصاب مدیران است. اعمالی اینچنینی راه را برای حضور مدیران شایسته بسته و موجب بروز آسیب مدیریتی میشود این اقدامات باعث هدر رفتن امکانات و منابع در کشور نیز خواهد شده متاسفانه نهاد نظارتی ضعیفتر از آن هستند که در این موضوع نظارتی کنند
قانون خاصی نداریم که انتصاب فامیلی جناحی را جرم محسوب کند، اما به هرحال این موضوع دیگر در جامعه ما جا افتاده است و برای برطرف کردن آن نیاز به یک انقلاب مدیریتی در کشور است که این انقلاب نیازمند اراده عمومی و وسیعی دارد.وی معتقد است که اگر قانونی برای این رفع مشکل انتصاب فامیلی تصویب شود، آن قانون راهی به پیش نخواهد برد تا زمانی که این اراده در درون مجلس و قوه قضاییه و دولت نیز شکل بگیرد پیگیری این موضوع در حال حاضر به فراموشی سپرده شده است
.
مدیریت در دنیا در بعضی از کشورها بر مبنای “حساب پسدهی” است. یعنی شاخصها را از قبل برای فرد مدیر مشخص میکنند و آن مدیر باید شاخصها را به دقت و کامل انجام دهد و در پایان فعالیت مدیریتی خود نیز پاسخگوی کارهایی که انجام داده باشد. ما هم باید این روال را مدنظر قرار دهیم و شاخصها و اهداف مورد نظرمان را برای مدیر ترسیم کرده و بعد از مدتی از او بخواهیم که پاسخگوی کارهای خود باشد. مدیر باید درباره انتظاراتی که از او میرود پاسخگو باشد. همین اقدامات است که باعث پیشبرد اهداف کشور و عمل روی خط قانونی مشخص خواهد شد.
پذیرفتن مسئولیت در جمهوری اسلامی کار بسیار سختی است زیرا مراجعه کننده حق سوال کردن، ایراد گرفتن و انتقاد کردن را طبق قوانین کشوری دارد برای اینکه مردم در این جمهوری همه کاره هستند یعنی حق سوال کردن و حق صحبت کردن را دارند و به طور کلی نظام ما مردممحور است. از این رو کسانی که روحیه انتقاد نداشته و اطلاعی در این زمینه ندارند، نباید پستی را در جمهوری اسلامی بر عهده گیرند تا هم خودشان اذیت نشوند و هم مردم. شایستهسالاری و مردم محوری باید در مدیریت پیاده شود و مردم باید حس کنند که مدیران برای پیشرفتشان تبعیضی قایل نخواهند شد.
مدیریتی تحت عنوان مدیریت حفظ وضع موجود وجود دارد یعنی همه سرکار خود حاضر شوند، دیر یا زود فرقی نمیکند مهم این است که سرکار باشند، حالا تا ظهر چه کارهایی انجام میدهند ما نمیدانیم. در این نوع مدیریت مدیران منصوب شده نیز لاجرم لازم نیست خیلی متخصص باشند. اینها افرادی هستند که توانایی مدیریت، ایثار شجاعت و جنبه مدیریت را ندارند. البته در کنار این مورد نوعی دیگری از مدیریت به نام مدیریت خیرخواه نیز وجود دارد که این مدیران عملکردی موثر و مفید دارد. قوانین و آییننامههایی برای انتصاب مدیران در هر کدام از دستگاهها وجود دارد منتهی مدیران خیلی مقید به این قوانین نیستند، عدهای از کارشناسان کشور بر این باورند که مدیر باید معاونان خود را طوری انتخاب کند که بتواند با آنها کار کند و اگر در هر جای دیگر هم به عنوان مدیر رفت معاون خود را نیز با خود ببرد. در این زمینه باید گفت که با اینکه همکاری گروهی کار مناسبی است اما کار دستهجمعی و فامیلی آن هم بدون داشتن تخصص در کار امری نکوهیده است
باید برای افراد فرصت ایجاد کنیم تا فعالیتها و تواناییهای خود را نشان دهند درست است که همه نمیتوانند مدیر شوند اما باید کاری کرد که هر شایستهای با دنبال کردن روال معمول بتواند به حق قانونی خود برسد.انتصابهای فامیلی و عزل و نصبهای فرمایشی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر نیز امری خلاف اهداف و آرمانهای جامعه آزاد است. با نگاهی به نمونههای این انتصابات مشخص میشود که انتصابهایی که بدون درنظر گرفتن تخصص و تعهد و به صرف همکار بودن و یا سابقه آشنایی و یا فامیلی داشتن انجام شده است نهتنها برکتی برای مردم نداشته بلکه در بسیاری از اوقات ضررهای جبرانناپذیری به کشور وارد کرده است. به نظر میرسد راهکار واقعی جلوگیری از این جریان رعایت دقیق قوانین مدیریتی کشور باشد؛ قوانینی که قرار است به کار گرفته شوند تا نظام اسلامی قلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری فتح کند.