به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" مهدی جهان تیغی: دولت امریکا قصد دارد طرحی را عملیاتی و کلیت سپاه پاسداران را به عنوان یک موجودیت تروریستی اعلام کند. طرحی قدیمی که دولت اوباما با دوراندیشی جرات اجرایی کردن آن را نداشت و اینک حماقت ترامپ، سبب زنده شدن مجدد آن شده است. در حماقت ترامپ همین بس که در اوج محبوبیت سپاه و اثبات تونایی و کارآمدی موشکی در انتقام از گروه های مخالف امنیت مردم ایران و همچنین سالها پیشگامی سپاه در کمک به زلزله زدگان و سیل زدگان، این طرح را میخواهد اجرایی کند.
اما در اینباره بخوانید:
یکم: در نگاه اول قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی توسط سپاه ادامه حداکثری کردن فشار به جمهوری اسلامی است. اما واقعیت دقیقتر این است که آمریکا به دنبال انتقام و شکستهای نزدیک به سی سال از سپاه در نقاط مختلف غرب آسیا و چه بسافراتر! از آن است. بنابراین حساب این اقدام آمریکا را باید صدرصد به انفعال و درماندگی در برابر یک نیروی قدرتمند گذاشت. یادآوری میشود که آمریکا اینبار با فشار تحریم به دنبال تغییر محاسباتی عده ای در درون کشور نیست! زیرا اساسا سپاه در تمام سالهای گذشته نشان داده که محاسبات خود را با فشارهای آمریکا تنظیم نمی کند. بنابراین آمریکا فقط و فقط دارد از سپاه انتقام کور می گیرد و نه بیشتر. البته آمریکاییها با همه کند ذهنی خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار است که به ایران و جریان مقاومت در منطقه ضربهای واقعی بزنند، باید هسته سخت مقاومت در تهران را دچار مشکل کنند. کاری که البته دیر شده است...
دوم: پشتپرده بزرگتر قرار دادن سپاه در لیست گروهای تروریستی البته یک واقعیت بزرگتر است. آمریکا چندین سال است که قلب راهبرد تحریمهای خود را رودرو قرار دادن مردم با برنامههای همچون اقدامات موشکی و نفوذ منطقهای ایران و نهایتا نهادهای مثل سپاه پاسداران قرار دادهاست. اینک آمریکاییها پس از صرف میلیاردها دلار هزینه مالی و جانی به این خواسته نتوانستهاند برسند، پس طبیعی است که در مرحله شکست این پروژه پرهزینه خود، یک اقدام نمایشی انجام بدهند.
سوم: آمریکا پیش از این نهادها و شرکت های مرتبط با سپاه را بارها مورد تحریم قرار داده و این تحریم ها تاکنون هیچ تاثیری در اراده سپاه نداشته! دلیل آن نیز مشخص است که سپاه زمین بازی خود را در برابر آمریکا در صحنه میدان واقعی و روی زمین تعریف کرده و نه در معادلات و تحولات صرفا اقتصادی. آنچه واقعیت میان سپاه و آمریکا را نیز ترسیم می کند، رویارویی در صحنه میدان و نبرد واقعی است. صحنه میدان نیز همه جغرافیای خاکی و دریایی منطقه است که نتیجه تقابل آن تاکنون نیز نیازی به توضیح اضافه ندارد و مشخص است. به همین دلیل براساس آنچه خود منابع غربی گزارش داده اند، نگران کننده ترین مقامات در آمریکا درباره اجرایی شدن طرح اخیر، نظامیان و نیروهای امنیتی آمریکا هستند. زیرا اجرایی شدن این طرح و در نظر گرفتن کلیت سپاه به عنوان یک موجودیت تروریستی به این معناست که نظامیان امریکایی و دستگاههای اطلاعاتی امریکا در برخورد با نیروهای سپاه ، باید به دستورالعملهایی متفاوت از قبل عمل کنند. اما واقعیت این است که سالهاست این نیروهای سپاه بودهاند که آمریکاییها را مجبور به متفاوت عمل کردن در برابر خود کرده اند و کار را به جایی رسانده اند که برای معرفی خود به نیروهای دریایی سپاه در خلیج فارس نیز مجبور شدهاند که به فارسی حرف بزنند!
چهارم: مهرماه ۱۳۹۶ بود که برای اولین بار قرار دادن کلیت سپاه در فهرست تروریسم در دولت ترامپ مطرح شد، موضوعی که سردار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه را به واکنش واداشت: «در صورتی که اخبار پراکنده موجود درخصوص حماقت دولت امریکا مبنی بر درنظر گرفتن سپاه بهعنوان گروه تروریستی صحیح باشد، سپاه نیز ارتش امریکا را در سراسر جهان بهویژه منطقه خاورمیانه، همسنگ داعش درنظر خواهد گرفت». بنابراین آنچه مسلم است، جنس رفتار سپاه در برابر اقدامات آمریکا با جنس رفتار دولت تدبیر متفاوت خواهد بود. این تفاوت دلایل متعددی دارد که جای بحث آن این یادداشت نیست ولی بخشی از این تفاوت در ماموریت های ذاتی و تفاوت در عملکرد این دو قابل بررسی است. اما مهمترین مساله در روزهای آتی همین موضوع پاسخ متفاوت خواهد بود. سپاه فهرست بلند بالا و متعددی از ظرفیت های آسان و کم هزینه برای پاسخ به طرف آمریکایی دارد. این فهرست گرچه بخش اعظم آن محرمانه و سری است ولی آنچه که قطعی است این است که در درون آن گزینه های کم هزینه ولی دردناک موج می زند. کافیست یکبار تقابل نیابتی سپاه در پرونده های همچون، عراق، لبنان، سوریه و یمن با نیروهای آمریکایی مرور شود. مرور این پرونده ها به خوبی نشان می دهد که نیروی که آمریکا را می تواند از افغانستان و سوریه فراری بدهد، می تواند در صورت اقدام متقابل فراتر از این عمل کند. معنای این حرف این است که آمریکاییها فقط زمان فرار خود از کل غرب آسیا را با تحریک بیمورد و ناشیانه سپاه، نزدیکتر کردهاند.
پنجم: قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی، البته یک پشت صحنه اقتصادی نیز دارد. با اجرایی شدن این طرح، بخشهای اقتصادی کشور که نیازمند همکارهای عمرانی و سازندگی سپاه هستند، نیز در معرض بیشتر تحریم قرار میگیرند. کافیست برای درک بیشتر اهداف اقتصادی این طرح آمریکایی، اقدامات موثر سپاه برای کشور را در سالهای اخیر و در میان کم تحرکی برخی نهادهای دولتی در حوزه اقتصادی و عمرانی، دوباره مورد بازبینی قرار داد. در هرصورت آمریکایی ها به خوبی دریافتهاند که اقدامات بزرگ سپاه در سازندگی، عمرانی کشور، حوزه نفت، راهسازی، سدسازی و... چگونه به اقتصاد ایران کمکهای بزرگی کرده است و به همین دلیل برای سخت ترشدن اوضاع اقتصادی کشور، به دنبال کم کردن اقدامات مفید سپاه در این عرصه هستند.
*مدیر مسئول جهان نيوز